چکیده:
فشار روانی به صورتهای مختلف تعبیر میشود، پزشکان آن را واکنش فیزیولوژیک،
روان پزشکان واکنش سایکوفیزیولوژیک و روانشناسان آن را حالت هیجانی و
بحرانی تعبیر میکنند، فشار روانی در هر حال ناشی از مواجه با رویدادی است که
شخص درک درستی از آن ندارد و امکان پیشبینی عواقب آن رویداد و یا تنظیم
مدت زمانی که در معرض آن رویداد قرار میگیرد نیز برای او وجود ندارد، فشار
روانی میتواند بروز آسیب جسمی را نیز به دنبال داشته باشد، در این پژوهش به
شیوه تحلیلی و توصیفی اثبات گردید که این صدمه روحی و روانی و گاه جسمی
همان ضرری است که علم حقوق آن را به عنوان خسارت معنوی تعریف میکند و
عامل ورود آن را مکلف به جبران خسارت میداند و در جریان دادرسی حقوقی یا
کیفری که رویدادی غیرقابل پیشبینی به دلیل امکان مواجه با طواری و رویدادی
با مدت خارج از اختیار به دلیل امکان وقوع اطاله دادرسی است، تخلف یا اشتباه
قاضی موجب ایجاد فشار روانی یا تشدید آن میگردد و بر مبنای قاعده بنیادین
لاضرر، اصل 171 قانون اساسی و قانون مسئولیت مدنی در چنین مواردی حق
مطالبه جبران خسارت روحی و روانی و جسمی وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
نام نويسنده مسئول : محمد طاهري چکيده فشار رواني به صورت هاي مختلف تعبير ميشود، پزشکان آن را واکنش فيزيولوژيک ، روان پزشکان واکنش سايکوفيزيولوژيک و روانشناسان آن را حالت هيجاني و بحراني تعبير ميکنند، فشار رواني در هر حال ناشي از مواجه با رويدادي است که شخص درک درستي از آن ندارد و امکان پيش بيني عواقب آن رويداد و يا تنظيم مدت زماني که در معرض آن رويداد قرار ميگيرد نيز براي او وجود ندارد، فشار رواني ميتواند بروز آسيب جسمي را نيز به دنبال داشته باشد، در اين پژوهش به شيوه تحليلي و توصيفي اثبات گرديد که اين صدمه روحي و رواني و گاه جسمي همان ضرري است که علم حقوق آن را به عنوان خسارت معنوي تعريف ميکند و عامل ورود آن را مکلف به جبران خسارت ميداند و در جريان دادرسي حقوقي يا کيفري که رويدادي غيرقابل پيش بيني به دليل امکان مواجه با طواري و رويدادي با مدت خارج از اختيار به دليل امکان وقوع اطاله دادرسي است ، تخلف يا اشتباه قاضي موجب ايجاد فشار رواني يا تشديد آن ميگردد و بر مبناي قاعده بنيادين لاضرر، اصل ١٧١ قانون اساسي و قانون مسئوليت مدني در چنين مواردي حق مطالبه جبران خسارت روحي و رواني و جسمي وجود دارد.
اما امروزه مقصود از جبران خسارت ديگر تنها جيران ضرر و زيان مالي و مادي دانسته نميشود، بلکه زيان هاي معنوي که ممکن است به نفس يا حيثيت و اعتبارات انساني وارد شود و منجر به بروز تألم هاي روحي، رواني و عاطفي گردد را نيز در بر ميگيرد (توکلي ، ١٣٧٦، ص ٥٦) و در قلمرو مسئوليت مدني تقصير از سوي هرکسي خواه عمدي و خواه غيرعمدي باشد ايجاد مسئوليت مدني ميکند (اصغري آقمشهدي و قرباني ديسفاني، ١٣٨٦، ص ٤٠).