چکیده:
ﯾﮑﯽ از ﺻﻔﺎت اﻧﺴﺎﻧﯽ و اﻟﻬﯽ ﮐﻪ در آﻣﻮزه ﻫﺎی دﯾﻨﯽ دارای ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺧﺎﺻﯽ اﺳﺖ و راﺑﻄﻪ ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮕﯽ ﺑﺎ اﯾﻤﺎن دارد، ﺻﻔﺖ» ﺣﯿﺎ «اﺳﺖ. ﮐﻠﻤﻪ» ﺣﯿﺎ «در ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺷﺮم اﺳﺖ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻌﺎرﯾﻒ ﺑﯿﺎن ﺷﺪه، ﺣﯿﺎ زﻣﺎﻧﯽ اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﻓﺮد ﺣﻀﻮر ﺷﺨﺺ ﯾﺎ اﺷﺨﺎص دﯾﮕﺮی را ﺣﺲ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ اﺷﺨﺎص ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ اﻋﻤﺎل اﻧﺴﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﯿﺎ از ﺧﺪاوﻧﺪ، اﻣﺎم، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن، ﺣﯿﺎی از ﺧﻮد و دﯾﮕﺮان ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺣﯿﺎ در ﯾﮏ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﻪ ﺣﯿﺎی ﻧﻔﺴﺎﻧﯽ و ﺣﯿﺎی اﯾﻤﺎﻧﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺣﯿﺎی اﯾﻤﺎﻧﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﺣﯿﺎی ﻧﻔﺴﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺣﯿﺎ دارای آﺛﺎر و ﻓﻮاﯾﺪی از ﺟﻤﻠﻪ؛ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی از ﮔﻨﺎه، ﮐﺮاﻣﺖ ﻧﻔﺲ، ﻋﻔﺖ و ﭘﺎﮐﺪاﻣﻨﯽ، ﻣﺤﺒﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ، ﭘﺎک ﺷﺪن ﮔﻨﺎﻫﺎن و... ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ راﺑﻄﻪ ﺣﯿﺎ ﺑﺎ ﻋﻔﺖ و ﮐﻢ روﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ و دﯾﺪﮔﺎه زﯾﺴﺖ ﺷﻨﺎﺳﯽ و روان ﺷﻨﺎﺳﯽ درﺑﺎره ی ﺣﯿﺎ و ﺗﺄﺛﯿﺮ آن ﺑﺮ رﻓﺘﺎر و ﺷﺨﺼﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﺎن ﺷﺪه اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
کلمه «حیا» در لغت به معنای شرم است و با توجه به تعاریف بیان شده، حیا زمانی ایجاد می شود که فرد حضور شخص یا اشخاص دیگری را حس کند که این اشخاص ناظر بر اعمال انسان هستند که شامل حیا از خداوند، امام، فرشتگان، حیای از خود و دیگران می باشد.
برتری این عامل بر دیگر عوامل، بدین جهت است که حیا، نه مبتنی بر ترس است، نه مبتنی بر طمع؛ بلکه مبتنی بر احترام به خود با کرامت انسانی است که بر اساس آن، وقتی فرد خود را در حضور شخصی کریم بیابد، از ارتکاب زشتی ها خودداری و رفتار خود را تنظیم می کند.
خداوند در جای دیگر به اصحاب پیامبر (ص) می فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لَامُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَالِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ (احزاب: ۵۳)؛ ای کسانی که ایمان آوردید به خانه های پیغمبر داخل مشوید مگر آن که به شما اذن دهند و بر سفره طعام دعوت کنند در آن حال هم نباید زودتر از وقت آمده و به پختن و آماده شدن آن چشم انتظار گشایید؛ بلکه موقعی که دعوت شده اید بیایید و چون غذا تناول کردید زود (از پی کار خود) متفرق شوید نه آن جا برای سرگرمی و انس به گفت و گو پردازید، که این کار پیغمبر را آزار می دهد و او به شما از شرم اظهار نمی دارد ولی خدا را بر اظهار حق خجلتی نیست».