چکیده:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی امیددرمانی و معنویت درمانی بر کیفیت زندگی، قند خون و فشار خون زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت، متابولیسم و غدد شهر تهران در سال 1399 بودند که 45 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی بالینی دیابتی بروس و همکاران (2004) و آزمایش خون جهت اندازهگیری فشارخون و قند خون ناشتا بود. بعد از 8 جلسه 90 دقیقهای برای هفتهای 1 بار، امیددرمانی و معنویت درمانی برای گروههای آزمایش، دادههای پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد معنویت درمانی و امیددرمانی بر کیفیت زندگی (038/0=P) اثر افزاینده داشتند. نتیجهگیری: از جمله تلویحات کاربردی پژوهش حاضر ارائه درمانهای روانشناختی برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 است. پیشنهاد میشود درمانهایی نظیر امید و معنویت در کنار درمانهای دارویی بر بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گیرد.
Aim: This study aimed to compare the effectiveness of hope therapy and spiritual therapy on quality of life, blood sugar, and blood pressure in middle-aged women with type 2 diabetes. Method: The present study was quasi-experimental with a pretest-posttest-follow-up design with a control group. The statistical population included all middle-aged women with type 2 diabetes referred to the Diabetes Research Center, Endocrinology and Metabolism Clinical Sciences Institute in Tehran city in 2020 which 45 people were selected by convenience sampling method and randomly assigned in two experimental groups and one control group (15 people in each group). The research instruments included the Diabetes Quality of Life Brief Clinical Inventory by Burroughs et al., (2004) and a blood test to measure fasting blood pressure and blood sugar. After 8 sessions of 90 minutes, once a week of hope therapy and spiritual therapy for the experimental groups, the data of the present study were analyzed using repeated-measures analysis of variance. Results: The results showed that spiritual therapy and hope therapy had an increasing effect on the quality of life (P=0.038). Conclusion: One of the practical implications of the present study is the provision of psychological therapies for patients with type 2 diabetes. It is suggested that therapies such as hope and spirituality along with drug therapies be performed on patients with type 2 diabetes.
خلاصه ماشینی:
مقاله پژوهشي مقايسه اثربخشي اميددرماني و معنويت درماني بر کيفيت زندگي و شاخص هاي زيستي زنان مبتلا به ديابت مريم پيروي ١، انسيه نسلي اصفهاني ٢*، نيلوفر طهمورسي ٣، عباس مقيم بيگي 4 ١.
ir چکيده هدف : هدف اين پژوهش مقايسۀ اثربخشي اميددرماني و معنويت درماني بر کيفيت زندگي، قند خون و فشار خون زنان ميانسال مبتلا به ديابت نوع دو بود.
diabetes 185 رويکرد زيستي-رواني- اجتماعي ١ مورد نياز است ، به طوري که تغييرات کيفيت زندگي ٢ اين بيماران و پايبندي به درمان ميتواند شيوع و کنترل ديابت را تا ٨٥ درصد کاهش دهد (پيروي و همکاران ، ١٤٠٠).
فلاح زاده و همکاران (١٣٩٤) در مطالعۀ خود دريافتند که ٩٦ درصد از تغييرات سلامت روان در بيماران ديابتي به واسطه مؤلفه هاي سلامت اجتماعي و سلامت محيط تبيين ميشود؛ به اين ترتيب ، ديابت بيماري مزمني است که کيفيت زندگي بيماران را به شدت تحت تأثير قرار ميدهد.
پژوهش ها نشان داده اميددرماني ٤و معنويت درماني ٥ميتوانند در کاهش مشکلات بيماران مبتلا به بيماريهاي مزمن نظير ديابت ، اثرگذار باشد (ايمني و همکاران ، ١٣٩٧؛ کريمي، دلاور، قائمي و درتاج ، ١٣٩٨؛ کوهساريان و گلزاري، ١٣٩٣).
بابايي و همکاران (١٣٩٤) چنين نتيجه گرفتند که معنويت درماني روش مناسبي براي افزايش کيفيت زندگي و سلامت روان است و با علم به شيوع بالاي ديابت و تبعات روحي و جسمي آن ، پيشنهاد ميشود از اين روش براي درمان و کاهش پيامدهاي روحي و رواني ديابت و ساير عوارض وابسته به آن استفاده شود.