چکیده:
هدف از این تحقیق، بررسی استعارههای رمانهای سبک سوررئالیست از منظر زبانشناسی شناختی است. محقق در این پژوهش در پی دستیابی پاسخ به این پرسشها است که بیشترین فراوانی حوزههای مبدأ و مقصد استعارههای آثار سوررئال، در کدامیک از حوزههای رایج کوچش است؟ و همچنین به لحاظ عینی و انتزاعی بودن حوزههای مبدأ و مقصد، استعارههای آثار سوررئال به چه صورت هستند؟ رمانهایی که در این پژوهش انتخاب شدند، 6 رمان سوررئال از نویسندگان و نقاط مختلف دنیا بودند. در این پژوهش، صد صفحه ابتدایی این 6 رمان، موردمطالعه قرار گرفت. استعارهها استخراج و در بافت متن موردبررسی قرار گرفت و در جدولی حوزه مبدأ و مقصد این استعارهها بر اساس حوزههای مبدأ و مقصد کوچش مشخص شد؛ و درنهایت عینی و انتزاعی بودن حوزههای مبدأ و مقصد مشخص شد. نتایجی که به دست آمد حاکی از این مطلب است که حوزههای مبدأ و مقصد، هر دو بیشتر عینی هستند گرچه حوزههای انتزاعی نیز در این میان به چشم میخورد. بیشترین فراوانی در حوزه مبدأ مربوط به انسان و ماشینابزار و در حوزه مقصد مربوط به انسان و طبیعت است؛ و این حاکی از اهمیت نقش انسان در این سبک نوشتاری علیرغم سوررئال بودن آنهاست.
The purpose of this study is to examine the metaphors of surrealist-style novels from the perspective of cognitive linguistics. In which of the following are the most common areas of origin and destination of surreal metaphors? And what are the metaphors of surreal works in terms of objectivity and origin? The novels selected in this study were surreal novels from different authors around the world. In this study, one hundred pages of these 6 novels were studied. The metaphors were extracted and analyzed in the context and then the origin and destination of these metaphors were identified based on the origin and destination areas of Koveces's theory, and finally, Objective and abstract areas of origin and destination were identified. The results show that the surreal metaphors are more intangible and the source and destination domains are both more objective, although abstract domains are also present and most abundant in the human and machine origin domain. In the field of destination, it is about man and nature, and we continue to understand the importance of the human subject in this style of work.
خلاصه ماشینی:
بررسي حوزه هاي مبدأ و مقصد استعاره هاي آثار سوررئال از منظر زبانشناسي شناختي بر پايه نظريات کوچش زهرا اسلام پناه کارشناسي ارشد زبانشناسي ، دانشگاه پيام نور، مشهد، ايران ليلا عرفانيان استاديار، گروه زبانشناسي ، مرکز آموزش عالي کاشمر، کاشمر، ايران محمود رمضانزاده استاديار، گروه زبانشناسي ، دانشگاه پيام نور، مشهد، ايران چکيده هدف از اين تحقيق ، بررسي استعاره هاي رمان هاي سبک سوررئاليست از منظـر زبانشناسـي شـناختي اسـت .
در اين پژوهش قصد داريم با بررسي استعاره هاي آثار سوررئال ببينيم استعاره هاي اين آثار در کدام يک از حوزه هاي مبدأ و مقصد کوچش قرار دارند و بيشتر عيني هستند يا انتزاعي.
با تعيين حوزه هاي مبدأ و مقصد اين استعارات ، قصد داريم بدانيم در آثار سوررئال از کدام حوزه ها بيشتر استفاده شده است .
فراواني و درصد حوزه هاي مبدأ آثار سوررئال (رجوع شود به تصویر صفحه) همان طور که در جدول ١ مشاهده مي شود بدن انسان و ماشين و ابزار بيشترين تعداد را به خود اختصاص داده اند.
بحث و نتيجه گيري در اين پژوهش در پي کشف حوزه هاي مبدأ و مقصد استعاره هاي آثار سوررئال از منظر کوچش بوديم و سپس عيني يا انتزاعي بودن آن ها را بررسي کرديم .
٢. حوزه هاي انسان و ماشين و ابزار بيشترين درصد را در بخش حوزه مبدأ به خود اختصاص داده است و پس ازآن جانوران که هر سه مفاهيمي عيني هستند.