چکیده:
رسالـﺔ الابراج یا کلمات ذوقیه از رسائل رمزی عربی سهروردی است با جهانی آکنده از رمزها و استعارهها که مخاطب را به بازگشت به وطن میخواند؛ اما این رمزها و استعارهها چه نقشی در فهم متن دارند و چگونه باید آنها را تأویل کرد؟ پل ریکور یکی از فیلسوفان هرمنوتیک معاصر است که جایگاه ویژهای برای رمز، استعاره و روایت قائل است و آنها را میانجی شناخت ما از خویشتن و جهان پیرامونیمان میداند. تأویل رمزها و استعارهها به شیوۀ ریکور در متنی اشراقی مانند رسالـﺔ الابراج هم فرصت خوبی برای شناخت نظریۀ ریکور و شیوۀ هرمنوتیکی اوست و هم امکان فهم متنی اشراقی در جهانشناخت معاصر را از طریق رمزگشایی آن به ما میدهد. شیوۀ هرمنوتیک ریکور دیالکتیک بین «تبیین» و «فهم» است: تأویل از تبیین معناشناختی متن بهویژه رمزها و استعارهها که جایگاه خلق معانی جدیدند آغاز میشود. تعامل حوزههای معنایی متن منجر به دستیابی به «جهان متن» میشود: جهانی که خواننده امکان زیستن در آن را مییابد و آن را از آنِ خود میکند. با شیوۀ هرمنوتیک ریکور درمییابیم که جهان رسالـﺔ الابراج جهانی است که ندای «إرجعی» به وطن را یادآور میشود و عشق به وطن را در کسانی که به ظلمات خویش آگاه شوند بیدار میکند. این جهان اشراقی جهان انسان معاصر را به مخاطره میاندازد، زیرا از دید او مفهوم وطن ممکن است آگاهی کاذب باشد، اما جهان متن، با یادآوری «ظلمات» هستیشناختی، فریبهای آگاهی را متذکر میشود. همین امکان جدید منجر به گسترش جهان خواننده و خویشتنفهمیاش خواهد شد.
Resalat al-Abraj is one of Suhrawardi’s symbolic stories in Arabic, full of symbols and metaphors asking for a return to the original homeland. Nevertheless, which roles do these symbols and metaphors play in understanding the text, and how should they be interpreted? Paul Ricoeur, one of the contemporary hermeneutics philosophers, considers symbol, metaphor, and narrative very essential as media through which one obtains the knowledge of oneself and one’s surrounding world. Interpreting symbols and metaphors with Ricoeur’s method in Resalat al-Abraj provides an opportunity to understand Ricoeur’s hermeneutics and his method as well as an illuminated text in the contemporary worldview. Ricoeur’s hermeneutic method is a dialectic between “explanation” and “understanding”: interpretation begins with a semantic explanation of the text, especially symbols and metaphors as places to create new meanings. The interaction between these new meaning fields leads us to the world of the text: the world in which the reader finds the possibility of living and appropriates it. By this method, we understand that the world of Resalat al-Abraj reminds the sacred call to “Return” to the illuminated homeland, and rouses the love towards this homeland for those who find themselves in deep darkness. This illuminated world threatens the current world of contemporary humans, because the concept of the sacred homeland may be a false consciousness. However, the world of the text, by reminding ontological darkness, points out deceits of consciousness. This new possibility results in the fundamental development of the reader’s world and his self-knowledge.
خلاصه ماشینی:
تأويل جهان رمزها و استعاره ها در رسالـة الابراج سهروردي بر مبناي هرمنوتيک ريکور زهرا بهره مند دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه گيلان ، گيلان ، ايران علي تسليمي دانشيار، گروه زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه گيلان ، گيلان ، ايران چکيده رسالـة الابراج يا کلمات ذوقيه از رسائل رمزي عربي سهروردي است با جهاني آکنده از رمزها و استعاره هـا که مخاطب را به بازگشت به وطن مي خواند؛ اما ايـن رمزهـا و اسـتعاره هـا چـه نقشـي در فهـم مـتن دارنـد و چگونه بايد آن ها را تأويل کرد؟ پل ريکور يکي از فيلسوفان هرمنوتيک معاصر اسـت کـه جايگـاه ويـژه اي براي رمز، استعاره و روايت قائـل اسـت و آن هـا را ميـانجي شـناخت مـا از خويشـتن و جهـان پيرامـوني مـان مي داند.
ريکـور بـر مـتن و «جهـان مـتن » و «روش » تأکيد دارد، آن چنانکه تبيين و فهم باهم ديالکتيک دارنـد و علـيرغـم گـادامر کـه اعمـال روش هاي تبييني علوم تجربي را در تأويل امري ناپسند مـيدانـد، سـعي مـيکنـد فهـم را بـا روش و به طور خاص با «تبيين » آشتي دهد، زيرا ازنظر او عمل فهم قبل از پيش سـاخت هـاي ذهني با «متن » شروع ميشود و دور هرمنوتيکي گادامري پـس از تبيـين بايـد بـه کـار افتـد.
در اين مقاله مي کوشيم تا به مـدد رويکـرد تـازة ريکـور بـه رمـز و اسـتعاره ، رمزهـاي رسالـة الابراج را آن قدر تبيين کنيم و توضيح دهيم تـا بتـوانيم جهـان ويـژة ايـن مـتن را کـه جهاني اشراقي است ، يافته و امکان زيسـتن در ايـن جهـان را بيـابيم و بتـوانيم ايـن جهـان را جزئي از جهان خود کنيم .