چکیده:
امروزه بومیسازی نظریات علوم انسانی یک ضرورت غیرقابلانکار است. برای تحقق این منظور، یکی از رویکردهای مناسب، بهرهگیری از منابع دینی در عرصههای جدید است. اما مسئله اساسی اینجاست که در بهرهگیری از منابع دینی در عرصههای نوین، روشهای مطلوبی از سوی محققان عرضه نشده است. هدف تحقیق حاضر معرفی و کاربست نظریه «دادهبنیاد» بهمثابه یکی از روشهای تحقیق کیفی برای اکتشاف الگوی توانمندسازی منابع انسانی از متون دینی (قرآن و روایات) است. این روش از ظرفیت خوبی برای الگوسازی و نظریهپردازی در بهرهگیری از متون دینی برخوردار است؛ زیرا مراحل اجرایی نظریه «دادهبنیاد» با فرایند تحقیق از منابع و متون دینی تناسب فراوانی دارد. نتایج تحقیق حاضر بهوجود آمدن صدها مفهوم و چندین مولفه بود که پس از مشورت با کارشناسان و خبرگان، مفاهیم تبدیل به 24 مولفه و مولفهها در یک تقسیمبندی کلیتر با عنوان «متغیرهای چهارگانه» تنظیم شد. درنهایت، کاربست نظریه «دادهبنیاد» بهمنظور اکتشاف الگو از منابع دینی، منجر به طراحی الگوی توانمندسازی مبتنی بر آموزههای دینی شده است.
Today, the localization of humanities theories is an undeniable necessity. Utilizing religious resources in new areas is one of the appropriate approaches to achieve this goal. But the main problem is that in this issue, the desired methods have not been proposed by researchers. This article tries to introduce the theory of "data foundation" as one of the methods of qualitative research to explore the model of empowerment of human resources from religious texts (Quran and traditions). This method has a good capacity for modeling and theorizing this issue, because the implementation stages of the "data foundation" theory are fully compatible with the process of researching religious sources and texts. The results of the present study were the emergence of hundreds of concepts and several components. After consulting with experts, the concepts were classified into 24 components, and then all of them were presented in a more general classification called "quadruple variables". In order to explore the model from religious sources, the application of the "foundation data" theory eventually led to the presentation of an empowerment model based on religious teachings.
خلاصه ماشینی:
بيان مسئله تحقيق حاضر با هدف کشف الگوي توانمندسازي از منابع ديني (قرآن و روايات) انجام شده است؛ اما از یکسو مباني روششناسي علوم اسلامي با مباني روششناسي تحقيقاتي که در عرصههاي گوناگون پژوهشي علوم انساني رايج بهکار گرفته شده متفاوت است، و از سوی ديگر، هرچند از سوي انديشمندان و محققان مسلمان تاکنون روشهاي تحقيق علمي قابل قبولی ارائه شده است، ولي همچنان در حوزههاي گوناگون علوم اسلامي، بهویژه در عرصههاي نوين، نياز به روشهاي جديد احساس ميشود؛ زيرا روشهاي تحقيق و پژوهش که از قديم تاکنون در حوزههاي معارف ديني بهکار گرفته میشده غالباً فقط نيازهاي پژوهشي فقه را پوشش ميدهند و براي استفاده در علوم جديد ناکافي بهنظر ميرسند (بهروزيلک و عليياري، 1396).
ازاينرو، سؤال اساسي اين است که با چه روشي ميتوان الگوي توانمندسازي را از منابع ديني (قرآن و روايات) کشف کرد؟ و اصولاً متغيرهاي توانمندسازي، بهویژه عوامل مؤثر بر توانمندسازي چيست؟ براي رسيدن به اين هدف، استفاده از روشهاي پژوهش کيفي جديد و بوميسازي آنها يک ضرورت اجتنابناپذير است؛ چنانکه برخي از محققان ميگويند: «براي نظريهپردازي از منابع ديني، بهتر است به روش تحقيقات کيفي از نوع استقرايي روي آورد» (کافي، 1393، ص125).
در اين زمینه يکي از روشهاي کيفي که در بسياري از حوزههاي پژوهشي توجه ويژهاي نيز به خود جلب کرده روش نظريه «دادهبنياد» است؛ روشي که از انعطاف و قابليت خوبي براي استفاده در حوزههاي علمي ـ پژوهشي، بهویژه در متون اسلامي برخوردار است، بهگونهاي که محقق ميتواند با تبيين و توسعه اين روش و بوميسازي آن، گامي مؤثر در جهت بازخواني و بهرمندي از متون ديني بردارد.