چکیده:
یکی از معضلاتی که میتواند برای سازمانها و جوامع تهدید جدی محسوب شود بروز و ظهور بحران، بهویژه بحرانهای فرهنگی است. بر این اساس، مطالعه سیره حضرت موسی علیه السلام و بررسی اصول و راهکارهای ایشان در رهبری میتواند راهگشای بسیاری از سازمانها در رویارویی با بحرانهای فرهنگی باشد. جامعیت اصول و راهکارهای رهبری حضرت موسی علیه السلام در سه مرحله پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران را میتوان با بررسی آیات قرآن کریم و مقایسه آن با تورات دریافت. برخی از اصول حاکم بر رهبری ایشان عبارت است از: تعیین جانشین شایسته، پاسخگویی، پشتیبانی، تغییر ظاهر، تحول از درون، تسریع در اقدام، اطلاعرسانی، قاطعیت، آرامش، یادگیری از بحران، مطالعه بحران، و مقابله با بحران. همچنین برخی از راهکارهای ایشان در مراحل سهگانه رهبری بحران عبارت است از: تحمیل کردن، تلقین، تبیین نقاط ضعف، تبیین نقاط قوت، تصویرسازی، برچسبزنی، بیاعتبارسازی، پاکسازی، شفافسازی، تحقیر کردن و ریشهکنسازی.
Emergence of crises, especially cultural crises, is one of the problems that can be a serious threat to organizations and communities. Accordingly, studying the biography of Prophet Moses and examining the principles and strategies of his leadership can pave the way for dealing with cultural crises for many organizations. Examining Quran‟s verses and comparing it with the Torah, one can realize the comprehensiveness of the principles and strategies of Prophet Moses‟ leadership in three stages: before the crisis, during the crisis and after the crisis. Some of the principles respected in his leadership are: determining a suitable successor, being accountable, supportive, change of appearance, transforming from within, taking immediate action, giving information, assertiveness, calmness, learning from the crisis, studying the crisis, and confronting with the crisis. In addition, some of his strategies to guide crisis in the three stages are as follows: imposing, inducing, explaining weaknesses, explaining strengths, imagery, labeling, discrediting, cleansing, clarifying, humiliating and eradicating.
خلاصه ماشینی:
جامعيت اصول و راهکارهاي رهبري حضرت موسي علیهالسلام در سه مرحله پيش از بحران، حين بحران و پس از بحران را ميتوان با بررسي آيات قرآن کريم و مقايسه آن با تورات دريافت.
در سيره حضرت موسي علیهالسلام براي رهبري بحران فرهنگي، پيش از وقوع آن، برخي از اصول و راهکارها قابل مشاهده است: 1.
با وجود اين، وحدت که اصلي مهمتر است، حفظ شد؛ به اين دليل که هارون در پاسخ حضرت موسي علیهالسلام که پرسيد: چرا مانع گوسالهپرستي قوم نشدي؟ جواب داد: «إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَينَ بَنِيإِسْرَائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي».
راهکار: اجتناب از واگذاري مسؤليت به افراد بحرانآفرين اين اقدام بازدارنده بحران، در سيره حضرت موسي علیهالسلام نيز قابل مشاهده است.
بدينروي حضرت موسي علیهالسلام براي رهبري بحران، با انتصاب شايسته، کوشيد تا به اقدامات بازدارنده و پيش از بحران توجه کند.
اما در عهد عتيق نيز آمده است: «موسي به هارون گفت: اين قوم به تو چه كرده بودند كه گناه عظيمي برايشان آوردي؟» (خروج، 32: 21).
در عهد عتيق نيز به اين اصل اشاره شده است: «و يهُوَه به موسي گفت: تا به كي اين قوم مرا اهانت نمايند؟ و تا به كي با وجود همه آياتي كه در ميان ايشان نمودم، به من ايمان نياورند؟ ايشان را به وبا مبتلا ساخته، هلاك ميكنم و از تو قومي بزرگ و عظيمتر از ايشان خواهم ساخت» (اعداد، 14:11-12).
اين تعبير در عهد عتيق نيز البته بدون اشاره به گرفتن سر هارون آمده است (خروج، 32: 20).
در عهد عتيق نيز با بيان اينکه حضرت موسي علیهالسلام گوساله را از بين برد، به اين مطلب اشاره کرده است (تثنيه، 9: 21؛ خروج، 32:20).