چکیده:
پرسش از چندوچون دولتِ اسلامی در دامان تمدن اسلامی، مسأله این نوشته است و در این راستا، هدف این مقاله مقایسهی دولت اسلامی با دولتهای سکولار و لیبرال یعنی دولتهای مدرن غربی است، تا از قِبَل آن به مختصات دولت اسلامی در مقام مقایسه دست یازد. این مقایسه، مبتنی بر آن مفروضی است که دولت را یکی از خروجیهای هر تمدنی میشناسد. روش پژوهش، اسنادی است و مطالب مرتبط جمعآوریشده، به مقایسه و تحلیل گذارده شده است. با مقایسهی دولت اسلامی با وجههی امت- امامت با دولت مدرن غربی با وجههی سکولاریستی و لیبرالیستی، در این مقاله به دست آمد که دولت اسلامی را میتوان با ویژگیهایی مانند «علقه مکتبی در برابر علقه مدرن»، «غایتِ سعادت دین، دنیا و آخرت در برابر غایت دنیوی»، «ابزار دانستن قدرت در برابر قدرت برای قدرت»، «حاکمیت و جریان و استیلابخشی به مکتب اسلام در برابر عدم تعهد به مکتب قدسی»، «ولایت امام و جانشین او در برابر عدم ولایت»، «حضور بهعنوان امت و شهروند در برابر حضور بهعنوان شهروند صرف»، «ابتنای بر عقلانیت دینی در برابر عقلانیت خوبنیاد بشری» بازشناخت. بررسیهای این مقاله همچنین نشان داد که ظرفیت دولت در الگوی اسلامی، بیشتر از آن است که در تعریف الگوی نظریهی دولت- ملت که پایهی دولتهای سکولار و لیبرال در تمدن غربی است، بگنجد. از نظر این نوشته، دولت اسلامی با وجههی امت- امامتِ آن، ظرفیت فراوانی برای حضور تمدنی اسلام در آیندهی سیاسی جهان تدارک دیده است که با مقاومت بر اصول و نقاط تمایز خود با دولتهای سکولار و غربی و با کارآمدی، میتواند نقش خود را در این راستا ایفاد نماید.
The question of how and why the Islamic States are in the lap of Islamic civilization is the subject of this study. The purpose is to compare the Islamic state with secular and liberal governments, i.e., modern Western governments, to determine the Islamic state's characteristics. This comparison is based on the assumption that the state is one of the outputs of any civilization. The research method is documentary, and the related materials have been collected, compared, and analyzed. Through comparing the Islamic state with the characteristic of the Ummah-Imamate with the modern Western state with the secularist and liberal face, it was found that the Islamic state can be characterized by features such as religious interest versus modern interest, happiness of religion ending, the world and the hereafter life against the material ending, the tool of knowing the power against power for power, Sovereignty and domination of the school of Islam against non-commitment to the holy school, guardianship of the Imam and his successor against lack of guardianship, presence as a nation and citizen against presence as a mere citizen, and religious rationality versus human self-founded rationality. The findings also show that the state's capacity in the Islamic model is so large that it cannot fall within the scope of the definition of the model of the nation-state theory, which is the basis of secular and liberal governments in Western civilization. It can be concluded that the Islamic state, with its ummah-Imamate feature, has provided a great potential for the presence of Islamic civilization in the political future of the world, which can play its role in this direction by resisting its principles and points of difference with secular and Western governments.
خلاصه ماشینی:
بـا مقايسـه ي دولـت اسـلامي بـا وجهه ي امت - امامت با دولت مدرن غربي با وجهه ي سکولاريستي و ليبراليستي، در اين مقاله به دست آمد که دولت اسلامي را ميتوان با ويژگيهـايي ماننـد «علقـه مکتبـي در برابـر علقـه مـدرن »، «غايـت سعادت دين ، دنيا و آخرت در برابر غايت دنيوي»، «ابزار دانستن قدرت در برابر قدرت بـراي قـدرت »، «حاکميت و جريان و استيلابخشي به مکتب اسلام در برابر عدم تعهد به مکتب قدسي»، «ولايت امـام و جانشين او در برابر عدم ولايت »، «حضور به عنوان امت و شـهروند در برابـر حضـور بـه عنـوان شـهروند صرف »، «ابتناي بر عقلانيت ديني در برابر عقلانيت خوبنياد بشري» بازشناخت .
از نظـر ايـن نوشته ، دولت اسلامي با وجهـه ي امـت - امامـت آن ، ظرفيـت فراوانـي بـراي حضـور تمـدني اسـلام در آينده ي سياسي جهان تدارک ديده است که با مقاومت بـر اصـول و نقـاط تمـايز خـود بـا دولـت هـاي سکولار و غربي و با کارآمدي، ميتواند نقش خود را در اين راستا ايفاد نمايد.
برخي از نوشته ها اهداف خاصي چون تدوين خط مشيهاي عمومي دولت يا کارآفريني را به بحث گذارده اند، اين نوشته ضمن بهره گيري از اين پژوهش ها، در تـلاش اسـت تمرکز خود را به مقايسه ي دو الگو يعني دولت اسلامي با تأکيد بر نظريه ي امت - امامت و دولـت غربي بر پايه ي دولت - ملت و چهره هاي ليبراليستي و سکولار آن بگذارد، تا با بازشناسي مقايسه اي بيشتر دولت اسلامي در برابر دولت غربي، در چشم اندازي تمدني، روزنـه اي بـراي خـروج دولـت اسلامي، از زمينه و گفتار دولت مدرن غربي بازگشايد.
The role of civilized Government in entrepreneurship: A framework for the future of the Islamic Republic of Iran.