چکیده:
سرعت و دگرگونیها در پدیدههای علمی، اجتماعی و فرهنگی به گونهای است که سازمانها را با مشکل جدید روبهرو کرده است. مدیران سازمانها، در گذشته با برنامهریزی سنتی و برنامهریزی راهبردی، میکوشیدند دگرگونیها را به نفع سازمان مهار کنند؛ اما اکنون محیط پرتلاطم و نامطمئن، ناکامی برنامهها را رقم میزند. یکی از دانشهای جدید، و مفید برای هدایت سازمانها، «آیندهپژوهی» است. آینده پژوهی رشتهای است مستقل که به شکلی روش مند به مطالعه آینده میپردازد. این رشته تصاویری از آینده در اختیار ما قرار میدهد تا در زمان حال، بر اساس این تصاویر بتوانیم به شکل کارآمدتری تصمیمگیری نماییم. این تصاویر در سه مقوله طبقه بندی میشوند: آیندههای ممکن، آیندههای محتمل و آینده مطلوب. در این راستا،«وندل بل» یکی از مهترین متفکران این حوزه، پژوهی آینده پژوهی را به این شکل تعریف میکند: «رشتهای مستقل بشمار میرود که هدفش مطالعه منظم آینده است. آینده پژوهان به دنبال کشف، ابداع، ارائه، آزمون و ارزیابی آیندههای ممکن، محتمل و بهترند. آنان انتخابهای مختلفی راجع به آینده فراروی انسانها قرار میدهند و در انتخاب و پی ریزی مطلوبترین آینده به آنان کمک میکنند». در این راستا بر اساس سه آزمون پیرسون، کندال و اسپیرمن، متغیرهای توانمندسازها، محیط، استراتژیها و سیاستها و فناوری اطلاعات متغیرهای رابطه دار با یادگیری سازمانی هستند.
خلاصه ماشینی:
ارائه مدلي راهبردي براي يادگيري سازماني با استفاده از ابزار آينده پژوهي به منظور خلق چشم اندازهاي مشترک)مطالعه موردي شهرداري تهران ( 1 مجيد حصارکي ١-کارشناس شهرداري تهران ، ايران ، تهران تاريخ دريافت: ١٤٠٠/٠٧/٢٥ تاريخ پذيرش: ١٤٠٠/٠٨/٠٤ چکيده سرعت و دگرگونيها در پديدههاي علمي، اجتماعي و فرهنگي به گونهاي است که سازمانها را با مشـکل جديـد روبـهرو کـرده اسـت.
آينده پژوهان، مهم ترين اعداف اين علم را حفظ و يا بهبود آزادي و رفاه نـوع بشر و ساختن آيندهاي بهتر قلمداد نموده اند)خزايي و محمودزاده، ١٣٩٢: ٢٨ و ٣٢( آينده پژوهي مشتمل بر مجموعه تلشهايي است که با استفاده از تجزيه و تحليل منابع، الگوها و عوامل تغيير يا ثبات به تجسم آينـده هاي بالقوه و برنامه ريزي براي آنها ميپردازد.
در نتيجه تلش بـراي شـناخت آينـده، مقولـه آينـده پژوهـي در دهـه هـاي اخيـر شـکل گرفت)١٩٩٣ ,Masini( از سوي ديگر ايکا نينيلوتو آينده پژوهي را «علم تصميم گيري» مي داند، اما با نگرش وندل بل که اين رشته را بيش از هر چيز «دانش اقدام» تلقي مي کند، تفاوت هاي آشکاري دارد.
برخي )کمابيش اکثريت( آينده پژوهان نيز همچون کوتس و والتر اي هان رويکردي کما بيش ميانه را در پيش گرفته اند؛ آن ها گرچه تعبير هنرگونه اي از آينده پژوهي دارند، اما تصديق مي کنند که اين حوزه به )مرزهاي تعريف شده براي( علم نيز نزديک مي شود.