چکیده:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی پلیس به عنوان ظرفیت و قابلیت مشارکت مردم در توسعه نظم و امنیت عمومی جامعه، از مفاهیم جدیدی است که با چرخش از گفتمان امنیت اجتماعی دولت محور به گفتمان امنیت اجتماعی جامعهمحور، سهم و نقش مهمی پیدا کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر سرمایه اجتماعی پلیس است. روششناسی: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع تحقیق، کمی است که از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری، شهروندان 18 تا 65سال شهراصفهان و حجم نمونه براساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین گردید. روش نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای توأم با تصادفی ساده است. ابزار اندازهگیری پرسشنامه محقق ساخته است. برای روایی(اعتبار) سوالهای مربوط به متغیرها از روش تعیین اعتبارمحتوایی و با گردآوری نظرات اساتید مجرب، کارشناسان و متخصصان مربوطه (تکنیک اعتبارصوری) و برای بررسی پایایی، از آلفای کرونباخ استفاده شده که آلفای پرسشنامه 0/842 محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. دادهها توسط آمار توصیفی و آزمونهای آماری (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t) با استفاده از نرمافزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان میدهد که بین عوامل اجتماعی و سرمایه اجتماعی پلیس با مقدار0/580 و بین عوامل فرهنگی و سرمایه اجتماعی پلیس با مقدار 0/563 رابطه به صورت مستقیم (مثبت) وجود دارد. و همچنین بین جنسیت، وضعیت تأهل، سن و نوع سکونت با سرمایه اجتماعی پلیس رابطه وجود دارد. نتیجهگیری: سرمایه اجتماعی پلیس را میتوان نتیجه ارتباط مؤثر میان اجتماع و پلیس و وجود هنجارهای مناسب همکاری و همیاری با پلیس دانست که به نوعی ریشه در اعتماد به پلیس، مشارکت با پلیس و آگاهی نسبت به پلیس دارد. خدشه در هر یک از ابعاد میتواند تأثیری بسیارمخرب بر سرمایه اجتماعی پلیس وارد نماید.
Background and objectives: The social capital of the police, as the capacity and ability of the people to participate in the development of public order and security of society, is one of the new concepts that has gained an important role by shifting from the state-centered social security discourse to the community-based social security discourse. The purpose of this study is to investigate the relationship between social and cultural factors affecting the social capital of the police. Methodology: In terms of its objectives this study is of an applied research type and in terms of its nature it is considered as quantitative which has been conducted using survey method. The statistical population included 18-65 years old citizens of Isfahan and the sample size was 384 based on Cochran's formula. The sampling method is multi-stage cluster with simple randomization. The measurement tool is a researcher-made questionnaire. For validity of questions related to variables, the content validity and collecting the opinions of experienced professors, experts and relevant specialists (face validity technique) were employed and to check the reliability, Cronbach's alpha was used. The data were analyzed using descriptive statistics and statistical tests (Pearson correlation coefficient and t-test) using SPSS software. Findings: The results show that there is a direct (positive) relationship between social factors and social capital of the police with a value of 0.580 and between cultural factors and social capital of the police with a value of 0.563. There is also a relationship between gender, marital status, age and type of residence with the social capital of the police. Results: The social capital of the police can be considered as the result of an effective relationship between the community and the police and the existence of appropriate norms of cooperation with the police, which is rooted in trust in the police, partnership with the police and awareness of the police. Damage in any of these dimensions can have a devastating effect on the social capital of the police.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر عوامل جامعه شناختي مورد مطالعه در بررسي سرمايه اجتماعي پليس ، عوامل فردي افراد نظير سن ، جنس ، تأهل ، تحصيلات ، درآمد، سکونت و وضعيت شغل نيز مورد شناسايي قرارگرفته اند، لذا با توجه به اهميت سرمايه اجتماعي در افزايش عملکرد امنيت اجتماعي ، تحقيق و تفحص پيرامون اين موضوع ضروري به نظر مي رسد و پژوهش حاضر درصدد پاسخگويي به اين سوال است که چه رابطه اي بين عوامل فرهنگي - اجتماعي و سرمايه اجتماعي پليس وجود دارد؟ مباني نظري و پيشينه پژوهش در اين پژوهش ، براي بررسي و سنجش متغيرهاي (اعتماد، مشـارکت و آگاهي) و ابعـاد آن ، از يک چارچوب تلفيقي با استفاده از نظريۀ سرمايه فرهنگي پير بورديو، سرمايۀ 4 اجتماعي پاتنام ، کلمن و فوکوياما و صيرورت اجتماعي زتومکا، در نظـر گرفته شده است .
حبيب زاده و سلطاني (١٣٩٥) در پژوهش خود با عنوان عوامل مؤثر بر سرمايه اجتماعي پليس در شهر تهران نشان داد که بين سرمايه اجتماعي و اعتماد اجتماعي، مشارکت اجتماعي و تعامل اجتماعي همبستگي معناداري وجود دارد.
نژاد اکبري و همکاران (١٣٩٨) در پژوهش خود با عنوان واکاوي رابطه سرمايه هاي اجتماعي پليس و امنيت اجتماعي (مطالعه موردي ، دو شهر کرمان ) نشان داد که بين مشارکت مردم با پليس و اعتماد مردم به پليس هم بستگي مثبتي وجود دارد.
نتايج بررسي هاي صورت پذيرفته در اين پژوهش حاکي از آن است که سرمايه اجتماعي براي پليس به عنوان ظرفيت و قابليت مشارکت مردم در توسعه نظم و امنيت عمومي تلقي ميگردد.