چکیده:
زمینه و هدف: پیشگیری از جرم از طریق محیطشناسی بر پایۀ تفکری ساده استوار است. وقوع جرائم گوناگون در جوامع مختلف تا حد زیادی از فرصتهای موجود در محیط اطراف ناشی میشود؛ بنابراین میتوان با ایجاد تغییراتی در آن، ترتیبی اتخاذ کرد تا از میزان وقوع جرائم کاسته شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر محیط شناسی بر پیشگیری از جرم در استان مازندران است.روش: این پژوهش، از حیث هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، میدانی است و روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. جامعۀ آماری پژوهش را همۀ فرماندهان و مدیران سطح دوم (میانی) فرماندهی انتظامی استان مازندران به تعداد 483 نفر تشکیل میدهد و نمونۀ آماری براساس فرمول کوکران برابر با 214 نفر است. برای گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامۀ محقق ساخته محیط شناسی و پرسشنامۀ محقق ساخته پیشگیری از جرم استفاده شده است که از نوع کمّی است. روایی پرسشنامهها با روایی محتوایی و بهوسیلۀ استادان و کارشناسان محترم انتظامی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ بهترتیب 0.78 و 0.82 به دست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون آماری همبستگی، رگرسیون و آزمون فریدمن با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده شده است.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که محیط شناسی با ضریب 0.639 اثر مثبت و معنادار بر پیشگیری از جرم دارد. همچنین ابعاد محیط شناسی (تعیین قلمرو، کنترل دسترسی، تصویر محیط، سخت کردن آماج جرم) اثر مثبت و معنادار بر پیشگیری از جرم دارند. با توجه به آزمون فریدمن نیز به ترتیب بیشترین میانگین اختصاص به تعیین قلمرو با 2.87 و سپس سخت کردن آماج جرم با 2.77، تصویر محیط با 2.29 و درنهایت کنترل دسترسی با 2.06 قرار داشته است.نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که توجه به اصول و شاخصهای بهینه محیط شناسی میتواند در کاهش وقوع جرائم تأثیر بسزایی داشته باشد.
Background and objectives: Crime prevention through ecology is based on simple thinking. The occurrence of various crimes in different societies is largely due to the opportunities available in the environment. Therefore, by making changes in it, an arrangement can be made to reduce the incidence of crimes. The purpose of this study is to investigate the effect of ecology on crime prevention in Mazandaran province.Methodology: In terms of its objectives this study is of an applied research type and in terms of its nature it is considered as a descriptive-analytical and survey type. The statistical population of the study consists of all commanders and managers of the second (middle) level of the Police Command of Mazandaran Province in the number of 483 people and the statistical sample according to Cochran's formula is equal to 214 people. To collect research data, a researcher-made environmental questionnaire and a researcher-made crime prevention questionnaire were used, which is a quantitative type. The validity of the questionnaires was confirmed by content validity by respected professors and law enforcement experts and their reliability was obtained using Cronbach's alpha formula as 0.78 and 0.82, respectively. Data were analyzed using correlation, regression and Friedman test using SPSS software.Findings: Findings show that ecology with a coefficient of 0.639 has a positive and significant effect on crime prevention. Also, environmental dimensions (determination of territory, access control, image of the environment, and hardening of the target of crime) have a positive and significant effect on crime prevention. According to Friedman test, the highest mean was assigned to determine the territory with 2.87 and then hardening of the target with 2.77, the environment image with 2.29 and finally access control with 2.06.Results: The results indicate that paying attention to the principles and optimal environmental indicators can have a significant effect on reducing the incidence of crime.
خلاصه ماشینی:
محـيط و عناصـر ١٠٢ آن بــر رفتــار انســاني تأثيرگــذار اســت و درصــورتي کــه محــيط متناســب بــا اصــول و معيارهـاي شهرســازي و اخــلاق و خصوصـيات ســاکنان نباشــد، مـي توانــد زمينــه ســاز 1- Murry 2- Jeffrey & Newman وقــوع جــرائم مختلــف باشــد؛ بــه همــين دليــل در ايــن پــژوهش ســعي مــي شــود بــا شناخت اصول صحيح محيط شناسـي و شـناخت عـواملي کـه مـي توانـد ميـزان امنيّـت محلــه و ســاکنان آنهــا را تــأمين کنــد راهکارهــايي بــراي کــاهش جــرم در اســتان مازندران ارائه شـود؛ بنـابراين ايـن پـژوهش بـه دنبـال پاسـخ بـه ايـن سـؤال اسـت کـه نقش محيط شناسي بر پيشگيري از جرم در استان مازندران چيست ؟ پيشينه و مباني نظري در مراکــز تحقيقــاتي نيــروي انتظــامي و ســاير مراکــز علمــي، تحقيقــات مشــابهي درزمينۀ نقش محـيط شناسـي بـر پيشـگيري از جـرم در اسـتان مازنـدران انجـام شـده اسـت کـه مـواردي بـه شـرح ذيـل ارائـه مـي شـود: بهزادپـور و سـاروخاني (١٣٩٩) در پژوهشي با عنـوان «بررسـي ميـزان پيشـگيري از جـرم بـا اسـتفاده از طراحـي محـيط C.
احمــدي بــالادهي و دســتور (١٣٩٩) در پژوهشــي بــا عنــوان «تــأثير پيشــگيري انتظــامي از جــرم در محــيط هــاي شــهري بــر امنيّــت اجتمــاعي (مطالعــۀ مــوردي شهرســتان بنــدرعباس)» کــه جامعــۀ آمــاري آن شـامل شـهروندان مراجعـه کننـده بـه کلانتـري هـاي شـهر بنـدرعباس بـود و بـه روش پيمايشي انجام شده بود، بـه ايـن نتـايج رسـيدند کـه پيشـگيري انتظـامي از جـرم اثـر مثبـت و معنــيداري بــر احســاس امنيّــت در شــهروندان بندرعباســي دارد.