چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج و باورهای غیرمنطقی با خود بازداری در دانشجویان دختر و پسر انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسهای بود. جامعهی آماری تمامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در سال 1394-1393 تشکیل میدادند که از بین آنها 365 نفر (170 پسر و 195 دختر) به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای باورهای غیر منطقی (جونز، 1980)، پرسشنامه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج (کردلو، 1380) و پرسشنامه خودبازداری (وینبرگر و شوارتز، 1990) پاسخ دادند. یافتهها: تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق آزمون t مستقل نشان داد که بین نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیر منطقی و خودبازداری در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد (58/ 2>t و 01/ 0>p). نتیجهگیری: نتایج یافتهها بیانگر این بود که جنسیت عاملی تاثیرگذار بر نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیرمنطقی و خودبازداری میباشد به طوری که پسران نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج بیشتر، باورهای غیرمنطقی و خودبازداری کمتری داشتند.
Aim: The aim of this study was to compare attitudes and tendencies towards premarital relationships and irrational beliefs with self-restraint in male and female students. Methods: The research method was descriptive causal-comparative. The statistical population consisted of all students of Shahid Beheshti University in 2015-2016, from which 365 people (170 boys and 195 girls) were selected as a sample by stratified random sampling method. Tools for data collection included the following questionnaires: Irrational Beliefs (Jones, 1980), Premarital Relationship (Cordlow, 2001), and the Self-Determent Questionnaire (Weinberger and Schwartz, 1990). Results: Data analysis by independent t-test showed that there is a significant difference between attitudes and tendencies towards premarital relationship, irrational beliefs and self-restraint in male and female students (P Conclusion: The results showed that gender is a factor influencing attitudes and tendencies towards premarital relationships, irrational beliefs and self-restraint. As such, males had greater attitudes and tendencies toward premarital relationships, and lower irrational and slef-restrait, compared with female students.
خلاصه ماشینی:
جامعهی آماری تمامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در سال 1394-1393 تشکیل میدادند که از بین آنها 365 نفر (170 پسر و 195 دختر) به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای باورهای غیر منطقی (جونز، 1980)، پرسشنامه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج (کردلو، 1380) و پرسشنامه خودبازداری (وینبرگر و شوارتز، 1990) پاسخ دادند.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون t مستقل نشان داد که بین نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیر منطقی و خودبازداری در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد (58/2>t و 01/0>p).
بنابر یافتههای پژوهشی، نگرش و گرایشهایی که نسبت به روابط پیش از ازدواج در جوانان وجود دارد و یا هر نوع روابط عاطفی دیگری متاثر ا 3 s"/>s"/>، ارزشها و خودبازداری به عنوان یک عامل درونی میبا > با توجه به مطالب بیان شده دیدگاهها و نظریات دختران و پسران در زمینههای مختلف متفاوت میباشد و همین امر میتواند موجبات سلامت روان یا اختلالات روانی را برای آنان فراهم کند، لذا شناخت عقاید غیرمنطقی میتواند در گرایش و نگرش آنها به سمت ازدواج تاثبرگذار باشد، و از سوی دیگر با توجه به اینکه دانشگاه یک Self-Restraint Hamburg, M.
بنابراین این پژوهش با هدف مقایسهی نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج و باورهای غیر منطقی و خودبازداری در دانشجویان دختر و پسر انجام گرفت.
براساس یافتههای این پژوهش میتوان نتبجهگیری کرد که بین جنسیت دختر و پسر در عوامل روانشناختی از جمله نگرش و گرایش به ازدواج، باورهای غیرمنطقی و خودبازداری تفاوت وجود دارد و همین امر ممکن است در نوع واکنش آنها نسبت به مسائل اثرگذار باشد.