چکیده:
مبحث «ولی و ولایت» یکی از اساسیترین مباحث عرفان اسلامی است. ولایت در لغت به معنای قرب، محبّت، نصرت، امارت و... است؛ امّا ولی در اصطلاح اهل عرفان به کسی گفتهمیشود که با نابودکردن صفات بشری و فانیشدن در حق به تولّد دوباره رسیدهباشد.در این جستار که مبتنیبر مطالعات کتابخانهای و به شیوۀ توصیفی – تحلیلی است تأثیرپذیری سلطانولد از شمس تبریزی در موضوع ولایت بررسیمیشود.شمس تبریزی و سلطانولد، ولی را کسی میدانند که با رسیدن به مرتبۀ فنای الهی به صفاتی دیگر مانند «دوری از کرامتنمایی»، «علم لدنّی و موهوبی»، «انفاس حقانی» و«فراست یا اشراف بر ضمایر» مزیّن باشد. به اعتقادآنها اگرچه شناخت حقیقت وجودی اولیای الهی از شناخت خداوند دشوارتر است امّا سالکان باید با شناخت دقیق از این افراد، سرسپردۀ آنها شوند و از مدّعیان دروغین بپرهیزند. شمس و سلطانولد اولیا را به دو گروه مستوران و مشهوران تقسیمکردهاند. در نظرگاه آنها، اولیای الهی اگرچه همگی نوری واحدند امّا هر کدام به اندازۀ قرب خود از تابش حسن الهی برخوردارمیشوند که در این میان مرتبۀ «مطلوبان یا معشوقان» از مرتبۀ «طالبان یا عاشقان» بالاتر است. علاوهبراین، قطب شاه اولیا محسوبمیشود و در حقیقت هدف غایی از آفرینش جهان است.
After believing in the unity of Allah, the issue of “Saint and Sanctity” is one of the most fundamental issues in Islamic mysticism ideology. Saint literally means closeness, affection, victory, seigniory, etc.; however, in Sufism terminology it means the one who goes through denying human traits and worshiping Allah to achieve a higher form of life. Shams-i Tabrizi and his devotee, Sultan Walad, like most of mystics, believe that saint is the one who becomes united with Allah. In their beliefs although knowing the real saint is even harder than knowing Allah, real aficionados should truly know the saints and avoid following dishonest plaintiffs. Moreover, both of them categorized the saints into two groups of “hidden” and “well-known”. In their views, even though all the saints came from one source, each receive their share from Allah based on their innate capacity. Further, the place of the “beloved” is higher than “lovers”. Besides, the Pole is considered as the king of saints who is the ultimate purpose of the creation. This study investigated the influence of Shams-i Tabrizi on Sultan Wald regarding to the issue of sanctity.
خلاصه ماشینی:
سلطانولد نیز بر این عقیده است که سالکان پس از نفی و ازالۀ صفات بشری و فنای هستی موهوم و رسیدن به حیات متعالی، در ذات و صفات حق آغشتهمیشوند و معدن علم لدنّی میگردند: چون زخود گشتند فانی آن شهان کرد علم خود خدا ز ایشان روان در صفات و ذات حق آغشتهاند معدن علم لدنّی گشتهاند (سلطان ولد، 1359: 7) - شناخت اولیای الهی و شناخت خداوند هرچند پیروی از اولیای الهی میتواند سالک را در مسیر سلوک یاری کند و به سرمنزل مقصود برساند؛ امّا شناخت افراد صاحب ولایت امری بس دشوار است؛ زیرا این افراد از نظر ظاهری با دیگر مردم تفاوتیندارند و اسرار آنها برای نامحرمان آشکارنمیشود و دست غیرت خداوند حقیقت آنها را پنهان نگهمیدارد.
سلطانولد نیز همانند شمس تبریزی اولیا را به دو گروه مشهوران و مستوران تقسیممیکند و معتقد است که علاوهبر اولیایی که در نزد خلق مشهورند، اولیایی هستند که خداوند آنها را در زیر قبههای غیرت خود پنهانکرده که «اولیایی تَحتَ قِبابی لا یعرِفُهُم غَیری» (فروزانفر،1390: 181) و فقط افراد بینا میتوانند این گروه را درککنند: مردان خدا جانند وز چشم تو پنهانند کی بیند ایشان را، در جسم جز از بینا (سلطانولد، 1363: 18) - مقام اولیای مستور شمس تبریزی اولیای مستور را دارای چنان شأن و مرتبهای میداند که انبیای الهی در عشقشان سوخته و در آرزوی دیدار آنها بودهاند: «همه انبیای معظم در عشق درویش میسوختهاند، تا موسی فریادمیکند: اجعلنی مِن امۀ محمّد» (شمس تبریزی، 1391، ج1: 249).
همچنین سلطانولد مانند شمس بر این باور است که سلسلۀ ولایت تا روز قیامت ادامهخواهدداشت و با مرگ آخرین ولی از اولیای الهی جهان آفرینش نابودمیشود.