چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتها با رویکرد ترکیبی میباشد. در بخش کیفی تعداد 20 نفر از خبرگان و سیاستگذاران صنعت خودروسازی در زمینه مسئولیت اجتماعی شرکتها در مصاحبههای نیمساختیافته شرکت نمودند. پس از انجام مصاحبهها، به استخراج مفاهیم از مصاحبهها توسط نرمافزار Maxqda پرداخته شد و کدهای مربوطه استخراج و با برقراری ارتباط میان کدهای استخراج شده در مرحله کدگذاری باز و حذف شاخصهای تکراری و ادغام شاخصهای مشابه، به تمهای اصلی و فرعی دست یافته شد. براساس نتایج پژوهش، مولفههای مسئولیت اجتماعی، مسئولیت اقتصادی، مسئولیت زیست محیطی، مسئولیت اخلاقی، مسئولیت بشردوستانه، مسئولیت قانونی، آگاهی از برند، وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده و تداعی برند به عنوان مقوله پدیده محوری انتخاب شدند. همچنین نتایج نشان داده است مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت با ایجاد تعهد مدیریتی و توانمندسازی کارکنان موجب بهبود فرایندهای درونسازمانی میشود. با بهود فرایندهای سازمانی نیز ملاحظات اجتماعی و محیطی، اقدامات مسئولیتپذیرانه و رفتارهای حمایتی مصرفکننده از برند بهبود پیدا خواهد کرد. این عوامل موجب رشد و توسعه پایدار شرکت شده و در نهایت به بهبود ارزش ویژه برند منتهی میشود.
The purpose of this study is to investigate the effectiveness of corporate social responsibility model with a combined approach. In the qualitative section, 20 experts and policy makers in the automotive industry in the field of corporate social responsibility participated in semi-structured interviews. After the interviews, the concepts were extracted from the interviews by Maxqda software and the relevant codes were extracted and the main and sub-themes were achieved by establishing a relationship between the extracted codes in the open coding stage and removing duplicate indicators and merging similar indicators. Based on the research results, the components of social responsibility, economic responsibility, environmental responsibility, ethical responsibility, humanitarian responsibility, legal responsibility, brand awareness, brand loyalty, perceived quality and brand association were selected as the central phenomena. The results also show that corporate social responsibility improves internal processes by creating managerial commitment and empowering employees. Improving organizational processes will also improve social and environmental considerations, responsible actions, and consumer support behaviors for the brand. These factors lead to sustainable growth and development of the company and ultimately lead to improved brand equity.
خلاصه ماشینی:
نوآوري پژوهش در اين مطالعه مبتني بر دو مورد است که در صنعت خودروسازي، اکثر پژوهش ها در خصوص مسئوليت پذيري اجتماعي کارکنان بوده و طبرسي و همکاران در سال ١٤٠٠، پژوهشي را در مورد بررسي رابطه بين سلامت سازماني و مسئوليت پذيري اجتماعي کارکنان با توجه به نقش تعديلگر نوع استخدام (کارکنان رسمي و قراردادي) در شرکت خودروسازي سايپا آذين انجام دادند که نتايج پژوهش نشان ميدهد که سلامت سازماني بر مسئوليت پذيري اجتماعي کارکنان تاثير مثبت و معناداري دارد.
در حوزه هاي مختلف پژوهش هايي در خصوص مسئوليت پذيري اجتماعي انجام شده ؛ شاه حسيني و همکاران (١٤٠٠)، در حوزه گردشگري ايران با رويکرد نظريه داده بنياد مدل مفهومي جامعي در خصوص مسئوليت اجتماعي شرکت ها ارايه کرده است .
از آنجا که هدف اين پژوهش ، اثربخشي الگوي مسئوليت اجتماعي شرکت ها در صنعت خودروسازي با رويکرد ترکيبي (مطالعه موردي : شرکت ايران - خودرو در استان آذربايجان شرقي) ميباشد، بنابراين روش نظريه داده بنياد انتخاب شد.
نتايج مرحله اول ، اساس دوره هاي بعدي را تشکيل ميدهد و به طور معمول ، تجزيه و تحليل پاسخ هاي نخستين دور پژوهش دلفي، بر اساس پارادايم پژوهش کيفي و کدگذاري روش پژوهش نظريه داده بنياد صورت ميگيرد، که از اين طريق مفاهيم و مقوله هاي فرعي و اصلي شناسايي شده و محقق آنها را تبديل به پرسشنامه با سوالات ساختارمند مينمايد، که به عنوان ابزار دوم مورد استفاده قرار ميگيرد.