چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی نقش وزارت صنعت و سازمانهای وابسته در پاسخ به نیازهای جنگ تحمیلی طراحی شد و چالش های موجود در مدیریت اقتصاد جنگ را موردتوجه قرار داد. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از چارچوب مفهومی جامعه شناسی جنگ و رابطه متقابل صنعت و جنگ به دوره تاریخی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (۱۳۵۹-۱۳۶۷) پرداخت. جامعه آماری مدیران صنعت و مسئولان عالی رتبه درگیر در جنگ بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با رویکرد روایت پژوهی تا رسیدن به اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های حاصل از شانزده مصاحبه انجام یافته با روش تحلیل مضمون کدگذاری و تحلیل شد. در نتیجه نقش بارز دولت در اقتصاد با سهمیه بندی کالاها و مدیریت دولتی در بازسازی، بسیج منابع مالی و انسانی برای پاسخ به نیاز جبهه ها، تغییر کاربری صنایع موجود، خودکفایی در تولید برخی ملزومات جنگی، بازسازی صنایع آسیب دیده در جنگ و مدیریت جهادی به عنوان بخشی از مضمون های فرعی شناسایی شدند. میزان تصدی دولت و اشکالات مدیریت دولتی از یکسو و کشاکش بر سر میزان تخصیص منابع به جنگ و انتظار درباره تداوم جنگ از سوی دیگر به عنوان چالش های اصلی مدیریت صنایع در زمان جنگ مشخص شدند.
This study was designed to investigate the role of the Ministry of Industry and affiliated organizations in responding to the needs of the imposed war and to address the challenges in managing the war economy. The research is a descriptive-analytical study that uses the conceptual framework of the sociology of war and the relationship between industry and war to the historical period of the Iraq-Iran war (1980-1988). The statistical population was industry managers and high-ranking officials involved in the war who were selected by purposive sampling method and interviewed with a narrative approach to theoretical saturation. The data obtained from sixteen interviews were coded and analyzed by thematic analysis method. As a result, the government plays a significant role in the economy by quotas and government management in reconstruction, mobilizing financial and human resources to meet the needs of the fronts, changing the use of existing industries, self-sufficiency in producing some war supplies, rebuilding war-damaged industries and jihadi management Were identified as part of the sub-themes. The extent of government tenure and the problems of public administration on the one hand and the dispute over the allocation of resources to the war and the expectation of the continuation of the war on the other hand were identified as the main challenges of industrial management during the war.
خلاصه ماشینی:
در نتيجه نقش بارز دولـت در اقتصـاد بـا سـهميه بنـدي کالاها و مديريت دولتي در بازسازي، بسيج منابع مالي و انساني براي پاسخ به نياز جبهه هـا، تغييـر کـاربري صـنايع موجـود، خودکفايي در توليد برخي ملزومات جنگي، بازسازي صنايع آسيب ديده در جنگ و مـديريت جهـادي بـه عنـوان بخشـي از مضمون هاي فرعي شناسايي شدند.
به طور کلي ميتوان اوضاع اقتصادي ايران را پيش از شروع جنگ به شـرح زير جمع بندي کرد: گسترش حجم و اندازه دولت و دولتي شدن بانک ها، بيمه ها، تجارت خارجي، صنايع و معادن بـزرگ ، و نيز ملي شدن نزديک به ٥٠٠ شرکت و مؤسسه توليدي، افزايش کسري بودجه و تأمين نزديـک بـه ٧٠ درصـد آن از منـابع بانکي، کاهش صدور نفت ، کاهش توليد واحدهاي صنعتي به دليل کمبود مواد اوليه و عوامـل ديگـر، کـاهش نزديـک بـه ٣٥ درصدي سرمايه گذاري، وجود نظام دوگانه ارزي، بالا بودن سهم واردات کالاهاي مصرفي ( ٢٦/٧ درصـد)، بـالا بـودن نـرخ تورم (٢٣/٥ درصد).
روانـبخش و روادار (١٣٧٧) در کتاب « بيست سال تلاش صنعت » که توسط اداره آمار و اطلاع رساني وزارت صنعت و معدن تدوين شده اسـت ، عملکـرد و خدمات وزارتخانه در طول هشت سال جنگ تحميلي مورد بررسي قرار گرفته و کليه اقدامات وزارت صنعت و سـازمان هاي وابسته آن در در امور اقتصادي، اشتغال ، توليد، واردات و توزيع کالاي اساسي کشور و مديريت شرايط بحراني جنـگ و بعـد از جنگ گزارش کرده اند.
مهندس مير حسين موسوي براي پشتيباني از جنگ دو تشکيلات ديگر هم در دولت ايجاد کرد تشکيلات بـراي درگيـر کردن صنعت با جنگ و اين که صنايع کشور توليدات جنگي داشته باشند بود و زير نظر آقاي بهزاد نبوي کار مـي کـرد.