چکیده:
عدم توجه به فضای ورودی شهر در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این فضاها را با بحران بیهویتی روبهرو کرده است. دستیابی به طراحی دارای کیفیت قابلفهم ، رجوع به زمینه طرح راه برونرفت از این مسائل است. هدف از این پژوهش؛ حفظ و تداوم هویت پیشین، ارتباط مخاطب با هویت مکان از طریق ارتباط بصری با عناصر نمادین، ایجاد مکث از طریق ارتباط بصری با نشانهها و عناصر نمادین محلی در طراحی ورودی شهر کرمانشاه (از سمت همدان) است. روش پژوهش در این پژوهش ترکیبی است. در این پژوهش با رویکرد تفسیرگرایی، سعی شد به این سؤال که افراد، هویت ورودی شهر کرمانشاه از سمت همدان را چگونه درک و ارزیابی میکنند؟ پاسخ داده شود. در این راستا دادهها از طریق فنون مصاحبه عمیق و مشاهده و بازدید میدانی، گردآوری و موردبررسی قرار گرفتند. نمونهگیری، هدفمند بوده و مصاحبهها پس از 30 نمونه به اشباع نظری رسید. در تحلیل دادههای مصاحبه، از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. در نهایت نتایج برگرفته از تحلیل تماتیک و مشاهدات میدانی طبقهبندی و تفسیر شد. نتایج این پژوهش نشان داد عدم بهکارگیری عناصر محیطی (انسانی و طبیعی) در ورودی شهر کرمانشاه باعث شده تا ورودی شهر، فاقد مؤلفههای یک ورودی متمایز باشد. مهمترین عناصر محیطی شناساییشده بهعنوان نشانه و نمادهای بومی کرمانشاه عبارتاند از ؛ طاقبستان، طاق گرا، مصالح سنگ و پوشش گیاهی منطقه، که در صورت کاربست این عناصر در ورودی شهر بر اساس رویکرد زمینه گرایی میتوانند باعث هویت بخشی به ورودی و آن را واجد مؤلفههای یک ورودی متمایز نمایند.
Lack of attention to the entrance space of the city during the rapid growth of urbanization, these spaces have faced a crisis of anonymity. Achieving a design with understandable quality is a reference to solve these issues. Achieving a sort of design for preservation and continuity of the former identity, relationship of the audience with the identity of the place through visual communication with symbolic elements, creating a pause through visual communication with local symbols and symbolic elements in the entrance design of Kermanshah (from Hamedan) are the aims of research. The method is combined, with an interpretive approach, we tried to ask how people understand and evaluate the identity of the entrance of the city of Kermanshah from Hamedan? To be answered. In this regard, data were collected and analyzed through in-depth interview techniques and field observation and field survey. Sampling was purposeful and the interviews reached theoretical saturation after 30 interviews. In the analysis step, thematic analysis method was used. Finally, the results were classified and interpreted based on thematic analysis and field observations. The results of this study showed that the non-use of environmental elements (human and natural) at the entrance of Kermanshah has caused the city entrance to lack the components of a distinct entrance. The most important environmental elements identified as native signs and symbols of Kermanshah are; Tagh-e-Bostan, Tagh-e-Gara, stone materials and vegetation of the region, which if used in the entrance of the city based on the contextualism approach can identify the entrance and make it have the components of a distinct entrance.
خلاصه ماشینی:
نتایج این پژوهش نشان داد عدم به کارگیری عناصر محیطی (انسانی و طبیعی) در ورودی شهر کرمانشاه باعث شده تا ورودی شهر، فاقد مؤلفه های یک ورودی متمایز باشد.
مهم ترین عناصر محیطی شناساییشده به عنوان نشانه و نمادهای بومی کرمانشاه عبارت اند از ؛ طاق بستان ، طاق گرا، مصالح سنگ و پوشش گیاهی منطقه ، که در صورت کاربست این عناصر در ورودی شهر بر اساس رویکرد زمینه گرایی میتوانند باعث هویت بخشی به ورودی و آن را واجد مؤلفه های یک ورودی متمایز نمایند.
١ این مقاله مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان طراحی ورودی شهر کرمانشاه از سمت همدان با تأکید بر عامل سرعت نویسنده اول به راهنمایی نویسنده دوم گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین ، دانشگاه آزاد اسلامی است .
از دیگر یافته های پژوهش که در پاسخ های مصاحبه شوندگان مورداشاره قرار گرفت استفاده نمادین از عناصر محلی استان کرمانشاه مانند طاق بستان ، طاق گرا، صنایع محلی،سیاه چادر، معبد آناهیتا، گل نیلوفر، یادمان شهدا و کوه پرآو در ورودی شهر بود که در شکل ٤ نشان داده شده است .
در این راستا عناصر محیطی که میتواند در طراحی ورودی شهر مورداستفاده قرار گیرد شامل ؛ طاق بستان ، طاق گرا، صنایع محلی، سیاه چادر، معبد آناهیتا، گل نیلوفر، یادمان شهدا و کوه پرآو که در سکانس بندی های ورودی و متناسب با هر المان یا فضای شهری از آن ها استفاده شده است .
london: Emesst Benn Limited Giddes ,p(1979)cites in Evolution: an introduction to the Town planning Movement and to the study of cities.