چکیده:
سابقه و هدف: با توجه به ظهور رویکرد مثبتنگر به سلامت روان در سالهای اخیر، بهزیستی روانشناختی بهعنوان یکی از عوامل رشد آموزش و پرورش توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است که در این میان شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن اهمیت اساسی دارد. با توجه به اهمیت بهزیستی روانشناختی و متغیّرهای مرتبط با آن، پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط بین هوش اخلاقی و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی استدلال اخلاقی و نگرش مذهبی انجام شده است.
روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش مدیران مدارس شهر اردبیل در سال 1399 بودند که از میان آنان تعداد 137 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از چهار پرسشنامۀ هوش اخلاقی لنیک و کیل، نگرش مذهبی گلریز و براهنی، استدلال اخلاقی معنویپور و بهزیستی روانشناختی ریف و برای تحلیل یافتهها از الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش همۀ موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکردهاند.
یافتهها: بر اساس نتایج بهدستآمده متغیّرهای هوش اخلاقی، استدلال اخلاقی و نگرش مذهبی بر بهزیستی روانشناختی بهطور مستقیم تاثیر مثبت و معنادار داشتند. همچنین اثر غیرمستقیم هوش اخلاقی بر بهزیستی روانشناختی با میانجی استدلال اخلاقی و نگرش مذهبی نیز مثبت و معنادار بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش و با توجه به تاثیر مثبت هوش اخلاقی بر افزایش بهزیستی روانشناختی مدیران مدارس و نیاز جامعه به انسانهای سالم، بانشاط و مولّد، آموزش هوش اخلاقی به مدیران اهمیت ویژهای دارد. همچنین با توجه به نقش اثرگذار استدلال اخلاقی و نگرشهای مذهبی بر بهزیستی روانشناختی مدیران، باید به نگرشهای مذهبی و استدلال اخلاقی مدیران توجه ویژهای صورت گیرد.
خلفیه البحث واهدافه: بالنظر الی التوجه الایجابی التی حظیت به السلامه النفسیه فی السنوات الاخیره، اصبح علم النفس وتعزیز القدرات النفسیه محط اهتمام الکثیر من البحوث و اعتبر احد اهم الاسباب فی تنمیه التعلیم والتربیه. ومن هذا المنطلق بات مرکز اهتمام الکثیر من البحوث والدراسات. وفی هذه المجال تصبح معرفه الاسباب والعوامل الموثره علی الصحه النفسیه امرا بالغ الاهمیه. بالنظر الی الصحه النفسیه والاسباب المتعلقه بهذه الصحه، اجریت هذه الدراسه بهدف تحلیل العلاقات بین الذکاء الاخلاقی والصحه النفسیه والدور الوسیط الذی یودیه الاستدلال الاخلاقی والنظره الدینیه فی هذا المجال.
منهجیه البحث: یعتمد هذه البحث علی المنهج الوصفی التضامنی. اما الفيه التی اجریت علیها الدراسه فهی فيه مدراء مدارس مدینه اردبیل فی عام 2020 و قد اخترنا 137 مشارکا من بین المشارکین بالاعتماد علی جدول مورغان فی اختیار المشارکین. کما اعتمدت هذه الدراسه علی منهج استبیان الذکاء الاخلاقی للباحثین لنیک و کیل، ومنهج النظریه الدینیه لغولریز وبراهنی، ومنهج الاستدلال الاخلاقی لمعنوی بور، ومنهج الصحه النفسیه للباحث ریف. واستخدمنا منهج المعادلات البنیویه لتحلیل المعطیات. تمت مراعاه جمیع الموارد الاخلاقیه فی هذا البحث واضافه الی هذا فان مولفی البحث لم یشیروا الی ای تضارب فی المصالح.
المعطیات: اثبتت الدراسه ان موثرات الذکاء الاخلاقی، والاستدلال الاخلاقی، والنظریه الدینیه توثر بشکل کبیر ومباشر علی الصحه النفسیه. کما ان التاثیر غیر المباشر للذکاء الاخلاقی علی الصحه النفسیه ومن خلال الاستدلال الاخلاقی والنظره الدینیه لها تاثیر کبیر علی الصحه النفسیه.
الاستنتاج: بناء علی نتايج البحث وبالنظر الی التاثیر الایجابی للذکاء الاخلاقی والارتقاء بالصحه النفسیه لدی مدراء المدارس وحاجه المجتمع الی الافراد الاصحاء نفسیا، تصبح الحاجه الی الذکاء الاخلاقی وتعزیزه لدی مدراء المدارس امرا فی غایه الاهمیه. وبالنظر الی تاثیر الاستدلال الاخلاقی والنظره الدینیه علی الصحه النفسیه لدی مدراء المدارس، یجب الاهتمام بالنظره الدینیه والاستدلال الاخلاقی لدی مدراء المدارس.
Background and Objective: Due to the emergence of a positive approach to mental health in recent years, psychological well-being as one of the factors in the growth of education has attracted the attention of researchers. In this respect, identification of the factors affecting it is essential. Considering the importance of psychological well-being and its related variables, the present study aimed to examine the relationship between moral intelligence and psychological well-being with the mediating role of moral reasoning and religious attitude.
Methods: The present study was descriptive and correlational. The statistical population of the study included high school principals in Ardabil, Iran, in 2020, out of whom 137 were selected by simple sampling method based on Morgan’s table and the ratio of men and women. To collect data, four questionnaires were used by Lenik and Kiel’s Moral Intelligence Questionnaire, Golriz and Braheni’s Religious Attitude, Manavipour’s Ethical Reasoning and Reef’s Psychological Welfare. Structural equation modeling method was used to analyze the data. In this study, all ethical considerations were observed and no conflict of interest was reported by the authors.
Results: Based on the results, the variables of moral hash, moral reasoning and religious attitude had a direct effect on psychological well-being. Also, moral intelligence had an indirect and significantly positive effect on psychological well-being mediated by moral reasoning and religious attitude.
Conclusion: According to the research results and considering the positive effect of moral intelligence on increasing the psychological well-being of school principals and the need of the society for healthy, vibrant and productive people, teaching moral intelligence to principals is of special importance. Also, considering the effective role of moral reasoning and religious attitudes in the psychological well-being of managers, special attention should be paid to religious attitudes and creative reasoning of managers