چکیده:
امروزه «جهانیشدن» امور مالی یک واقعیت است با هزاران میلیارد دلار تبادل و تجارت روزانه. پایان جنگ جهانی دوم (1945)، سقوط اتحاد جماهیر شوروی و همچنین شکست کمونیسم در برابر سرمایهداری، سبب تولد یک نظام بین المللی جدید، تحت عنوان «جهانیسازی» بود. این اصطلاح که دارای مفاهیم اقتصادی، تجاری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، شامل حذف مرزهای بین دولتها و ملتها به ویژه مرزهای تجاری و گمرکی از طریق ایجاد مناطق آزاد تجاری، مناطق مشترک جغرافیایی مانند منطقه شینگن و واحد پول مشترک و امثال آنها است.
همزمان با پدیدهی «جهانی سازی»، بشر به پیشرفتهای تکنولوژیکی و رایانهای و فناوریهای نوین دست یافته که بکارگیری این عوامل در بستر پدیدهی جهانی شدن بازارهای مالی انقلابی عظیم در همه ابعاد و عرصههای زندگی بشر به وجود آورده است. از این بین تنها سرمایهگذاران درستکار نیستند که از پیشرفت امور مالی و ابداعاتش و قانون زدایی در این عرصه بهرهمند میشوند؛ سازمانهای مجرمانه نیز به صورت باورنکردنی برای بهرهبردن از تمامی ضعفهای سیستمهای قانونی، تغییر ساختار داده و فعالیتشان را جهانی نمودهاند. منعطف بودن و مبهم بودن و گسترده بودن که از سیستمهای مالی جهانیشده حاصل میشود، مزیت فوقالعادهای برای اقتصادهای زیر زمینی است. امروزه سازمانهای مجرمانه به تمام معنا به یکی از بازیگران عرصهی اقتصادی تبدیل شده و تا به آنجا پیش رفتهاند که به عنوان چرخ دندههای این سیستم عمل میکنند. پولشویی نیز یکی از همان فعالیتهای اقتصادی غیر قانونی بازارهای مالی جهانی شده است که امروزه به شدت با عرصه اقتصاد قانونی گره خورده و با گسترش اقتصاد قانونی از ابزارها و امکانات آن که امروزه به موجب «جهانی شدن» بسیار مساعدتر و مناسبتر برای مجرمین این عرصه است، سوده برده و توسعه مییابد.
از نظر مارک چسنی، ریاست سابق مرکز مطالعات پولشویی و فساد مالی، اقتصاد غیرقانونی در بستر و اتمسفر اقتصاد قانونی رشد میکند و تکثیر میشود، مانند سرطان که کم کم تمام یک بدن سالم را فرا میگیرد (Miallard, 2010: 23). در مسئله پولشویی نیز دو وجه قانونی و غیرقانونی آن در واقع هر کدام بخشی از یک واقعیت هستند. به این معنا که بازیگران اقتصاد قانونی بازیگران اقتصاد غیر قانونی هم هستند و برعکس.