چکیده:
تپۀ هگمتانه تا اواسط دورۀ پهلوی، «قلعۀ شاهداراب» و محلۀ پیرامون آن نیز «محلۀ سرقلعه» نامیده میشده است، اما در دورۀ پهلوی بهنام «تپۀ هگمتانه» نامگذاری شد. براساس کاوشهای باستانشناسی علمی که از سال 1362 ه.ش. در این محوطه آغازشده است، ساختارهایی مربوط به دورۀ اشکانی شناسایی شد، اما فرضیۀ وجود هگمتانۀ تاریخی در زیر آن و ساختمانهایی از دورۀ هخامنشی در حوالی آن نیز همچنان مطرح است. مسأله اصلی این پژوهش بررسی و تحقیق دربارۀ وجود رابطۀ احتمالی بین ساختارهای خشتی در تپۀ هگمتانه با شهر اسطورهای «ورجمکرد» است و پرسش اصلی این پژوهش این است که: چه تشابهاتی بین توصیفات وندیداد از ورجمکرد و شهر باستانی کاوششده در تپۀ هگمتانه وجود دارد؟ این تحقیق ازنظر رویکرد پژوهش، یک تحقیق قیاسی و ازنظر راهبرد پژوهش، یک تحقیق تاریخی محسوب میشود و منابع مورداستفاده شامل منابع مکتوب تاریخی و گزارشهای باستانشناسی است. کلیۀ اطلاعات گردآوریشده بهروش کدگذاری طبقهبندی و درنهایت به تحلیل دادهها پرداختهشده است. جمعبندی حاصل از انجام مطالعات این است که: از 13 شاخصۀ (کد) شناساییشده در وندیداد، هفت شاخصه: داشتن نقشه، دین مزداپرستی در خانهها، نظم تکرارشونده، داشتن ایوان، خود روشن از درون، وجود آبراههها و ساختار خشتی، تشابه بسیار زیادی با یافتههای باستانشناسی دارند. دربارۀ دو شاخصه: نام شهر و علت ساخت شهر، مشابهتهایی در منابع تاریخی وجود دارد، اما یافتۀ باستانشناسی وجود ندارد. دربارۀ چهار شاخصه: چهاربر بودن، ابعاد شهر، تعداد گذرگاهها و دوطبقه بودن، نمیتوان درحالحاضر موضوع تشابه را بهطور کامل پذیرفت؛ اما امکان تشابه کاملاً محتمل است. درنهایت، نتیجهگیری حاصل از این پژوهش این است که، با توجه به شباهت بسیار زیاد بین این محوطۀ کاوششده و توصیفات وندیداد از ورجمکرد، فرضیۀ تشابه ورجمکرد اسطورهای با آثار شهر یافتشده در تپۀ هگمتانه کاملاً محتمل است.