خلاصه ماشینی:
رحیم زهتابفرد (نمایندهی سابق مجلس شورای ملی از بناب و سپس تبریز) که در آن سالها عضو شبکهی جوانان «حزب ارادهی ملی» سیدضیاءالدین طباطبایی و بعدها مدیر روزنامهی ارادهی آذربایجان بود، در خاطرات خود تصریح میکند که روزی در یکی از شهرهای آذربایجان به مرد لاغراندام چشمآبی سفیدپوستی با موهای خرماییرنگ کمپشت بهنام الول ساتن برخورد میکند که با آشنایی نسبی به زبانهای فارسی و ترکی آذربایجانی در آن اوضاع سخت به آن منطقه آمده و با او به صحبت نشسته است و مهمتر آنکه حتا به مجلس روضهای هم رفته و در آنجا در برابر نقل روایتی از سوی واعظ محل، نتوانسته زبان خود را نگاهدارد و اعتراض خود را که هیچ بنمایهی سیاسی هم نداشته است با لهجهی غلیظ انگلیسی به زبان ترکی به آن واعظ وارد کرده و در عین حال از حریم اسلام و تشیع دفاع کرده است.
هر که نامخت از گذشت روزگار مـینـیـامـوزد ز هـیـچ آموزگار نیز در همان اوان بود که الول ساتن، ترجمهی کتاب مزرعهی حیوانات Animal Farm نوشتهی جورج اورول که انقلاب کمونیستی و وضع زندگی مردم شوروی را سخت محکوم کرده بود، برای ترجمهی فارسی به علی جواهرکلام پیشنهاد کرد و البته این کار هم بهپایان رسید.
اما سرانجام، این الول ساتن بود که با صرف یکسال از عمر خود در ایران، گنجینهای از ادبیات کوچه و فرهنگ عامیانهی فارسی را از ضیاع نجات داد و آنها را با عنوان افسانههای ایرانی Persian Tales بهانگلیسی ترجمه کرد.