چکیده:
شناخت ذات عقل و حقیقت آن و ارائه تعریفی جامع و مانع در شناخت معارف نظری و احکام عملی از مسائل مورد اختلاف است . و از نظر قرآن و سنت موضوعی بسیار مهم و اساسی است ،که اگر مورد بررسی قرار گیرد بسیاری از مشکلات را حل می کند زیرا اکثر مشکلات دنیای امروز بشر ناشی از عدم تعقل ، خصوصا در عاقبت و نتایج کار است . لذا شناخت عقل از مهمات می نماید که با کنکاش در نظرات علامه طباطبایی و علامه مجلسی و دریافت نظر صحیح می توان تا حدودی به نتیجه مطلوب رسید. عقل از نظر معناشناسی به معنای فهم و درک و تدبر بوده و علامه مجلسی آن را تعقل اشیاء و فهم آنها و علامه طباطبایی درک کامل چیزی و آنچه میان صلاح و فساد فرق مینهد معنا کرده اند. علامه مجلسی در حقیقت عقل را نیرو یا ملکه ای دانسته که انسان را به کارهای سودمند رهنمون کرده و در نظام بخشیدن به نظام امور زندگی دنیایی و اخروی او را یاری دهد. نوشتار حاضر در تجزیه و تحلیل مطالب از شیوه توصیفی، تحلیلی پیروی می کند و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. که به معارف و معانی بسیاری از جهت تفسیری و روایی و فلسفی در باب عقل دست یافته است و نقاط اتفاق و اختلاف آن دو را مورد بررسی قرار داده و بیشترین اختلاف در حقیقت فلسفی عقل بوده است ؛ که بیان روح قدسی و روح امری شاید توانسته باشد بین این دو نظریه را جمع گرداند. علامه طباطبایی به زبان ساده صادر اول را علتی و رابطی بین واجب الوجوب و ممکنات می دانند که نظریه ای فلسفی است و علامه مجلسی روح پیامبر(ص ) را که برداشت از روایات است ، و روح امری و قدسی برداشتی تفسیری است که همان نقش را ایفاد می کند.
خلاصه ماشینی:
حقيقت عقل ميتوان عقل را مجموعه اي از دانش ها که انسان را امر به معروف ميکند و نهي از منکر و انسان آنرا در خود بي هيچ واسطه اي مييابد و وجدان ميکند، و امري فطري و بديهي و ذاتي، نوري در وجود انسان که دل را از غير خدا در بند کرده و ادراکي جزمي که حکم آن نيز قطعي و يقيني بوده و برهاني که از وهم و خيال محفوظ است فلاسفه به دو معنا آن را تعبير ميکنند، نفس ناطقه و جوهر مستقل قائم بالذات و بالفعل که ذاتا و فعلا مستقل از ماده است که به آن عقل اول يا صادر اول گفته ميشود.
حقيقت عقل از نظر علامه طباطبايي الف : از نظر تفسيري علامه عقل را به معناي درک و فهم کامل يک چيز دانسته لذا نام آن حقيقتي را که در آدمي سبب جداسازي صلاح و فساد و حق و باطل و راست و دروغ است را نيز عقل ناميده البته اين حقيقت مانند نيروي ديدن و شنيدن و حفظ کردن و ساير قواي آدمي که هريک فرعي از فروع نفس او ميباشد، نيست بلکه اين حقيقت نفس انسان مدرک است (طباطبايي، الميزان ١٣٧٦: .
ايشان با توجه به روايات اولين موجودي را که خداوند خلق کرده اند- برخلاف نظر فلاسفه که اولين مخلوق را عقل اول يا صادر اول ميدانند و تقدم زماني بر ساير مخلوقات دارند- ارواح طيبه پيامبرصلوات الله عليه و ائمه اطهاردانسته و ارواح طيبه اين بزرگواران را واسطه فيض و رحمت و علوم و کمالات و وسيله اي ميان خدا و خلق او ميداند و هرچه توسل به آنان بيشتر شود به همان ميزان فيض کمالاتشان از جانب خدا بيشتر خواهد بود (مجلسي١٣٧٠: ٢٧/١الي٣٠).