چکیده:
باوجود اینکه آب، به عنوان یک عنصر حیاتی، بیش از سه چهارم از سطح زمین را پوشانده است، اما تنها 000006/0 درصد از آبهای کره زمین و 26/0 درصد از آبهای شیرین، قابل استفاده برای مصارف انسآنها میباشد. محدودیت مقدار در کنار توزیع ناهمگون منابع آب موجود، موجب ایجاد بحران آب به صورت بالقوه برای بالغ بر نیمی از جمعیت کره زمین شده است. تغییر اقلیم، افزایش جمعیت و افزایش نامتعارف مصرف آب موجب خواهد شد تا بحران آب به صورت بالفعل گریبانگیر بیش از دو سوم از ساکنین کره زمین شود. با توجه به عدم تطابق مرزهای کشورها با مرزهای طبیعی حوضههای آبریز و به وجود آمدن حوضههای آبی مشترک؛ نحوه تقسیم و استفاده از آبهای مشترک، تبدیل به یک چالش اساسی شده است. برای استفاده منصفانه و معقولانه از آبهای مشترک، قواعد بین المللی نیاز است تا اختلافات موجود را حل و از بروز تنش و مناقشه بین ذیمدخلان حوضههای آبریز مشترک جلوگیری کند. در این پژوهش با مطالعه مقررات و متغیرهای موثر بر تقسیم آبهای فرامرزی به روششناسی دیپلماسی آب در حوضههای فرامرزی پرداخته شده است و در نهایت تعریف جدیدی از مفهوم دیپلماسی آب ارائه شده است.
Although water, as a vital element, covers more than three-quarters of the earth's surface but only 0.000006% of the planet's water and 0.26% of freshwater can be used for human consumption. Limit the amount along with the heterogeneous distribution of available water resources has created a potential water crisis for more than half of the world's population. Climate change, population growth and unconventional increase in water consumption it will actually cause the water crisis to affect more than two-thirds of the world's population. Due to the Non-compliance of countries' borders with natural borders of catchment basins and the creation of common water basins how to divide and use common waters it has become a major challenge for fair and reasonable use of shared waters international rules are needed to resolve existing disputes to prevent tension and conflict between the subsidiaries of the common watersheds. In this paper, is discussed by studying the rules and variables affecting the distribution of transboundary waters, the methodology of water diplomacy in transboundary basins and finally a new definition of the concept of water diplomacy has been presented.
خلاصه ماشینی:
حوضه هاي آبي مشترک منطبــق نبــودن مرزهــاي سياســي بــا مرزهــاي طبيعــي و حوضه هــاي آبريــز رودخانه هــا موجــب ِ شـده ٥٠ تـا ٦٥ درصـد از وسـعت هريـک از قاره هـا را حوضه هـاي آبريـز مشـترک (بيـن دو يـا چنـد 412 ميلاد باري پور و همکاران .
دکترين حاکميت سرزميني مطلق ٥ يا دکترين هارمون ٦ به موجــب ايــن دکتريــن ، آن قســمت از رودخانه هــاي بين المللــي کــه در ســرزمين هــر کشــور جريــان دارد، جـزء آب هـاي داخلـي آن محسـوب ميشـود و ايـن کشـور ميتوانـد از ايـن منبـع آبـي بـه هـر صورتـي کـه ضـروري ميدانـد، بـدون درنظـر گرفتـن پيامدهـاي آن بـر سـاير کشـورها، اسـتفاده کنـد.
دکترين حاکميت سرزميني محدودشده ٩ براســاس ايــن اصــل ، هــر کشــور ســاحلي حــق بهره بــرداري از رودخانه هــاي بين المللــي جــاري در کشـور خـودش را دارد، به شـرطي کـه ايـن اسـتفاده سـبب وارد آمـدن خسـارت بـر قلمروي سـرزميني دولت هــا و کشــورهاي ديگــر نشــود.
رويکرد هريک از اسناد يادشده در مفاد مربوط به تقسيم و استفاده از آب هاي مرزي (رجوع شود به تصویر صفحه) بررسـي مفـاد اسـناد حقوقـي بين الملـل مربـوط بـه آب هـاي فرامـرزي، شـامل «قواعـد هلسـينکي ١٩٦٦، کنوانسـيون آب اروپـا ١٩٩٢، کنوانسـيون سـازمان ملـل ١٩٩١ و قواعـد برليـن ٢٠٠٤»، نشـان ميدهــد همگــي آن هــا، به جــز کنوانســيون آب اروپــا، مفــادي را درمــورد جزئيــات نحــوة اســتفادة منصفانــه و معقــول آب بيــان کرده انــد و ايــن ظرفيــت در آن هــا وجــود دارد کــه بــراي تقســيم آب حوضه هــاي فرامــرزي بــه کار گرفتــه شــوند.