چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر خودکارآمدی تحصیلی و سازگاری تحصیلی دانشآموزان پسر مقطع متوسطه دورة اول شهر رفسنجان انجام شده است. روش پژوهش براساس هدف کاربردی است. همچنین طرح پژوهش نیمهآزمایشی است که در آن از پیشآزمون، پسآزمون با گروه آزمایش و گواه استفاده شد. جامعة آماری شامل دانشآموزان پسر مقطع متوسطة دورة اول شهر رفسنجان به تعداد 1250 نفر است که در سال تحصیلی 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه 30 دانشآموز پسر است که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. هر 2 گروه قبل و بعد از آموزش به دو پرسشنامة سازگاری تحصیلی (AAQ) و خودکارآمدی تحصیلی (MJSES) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روشهای آماری مانند فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس با استفاده از نرمافزار SPSS نسخة 22 تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد، آموزش راهبردهای هیجانمدار بر سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان پسر دورة اول متوسطه در سطح 01/0P< تاثیر معنادار دارد. براساس یافتههای تحقیق آموزش راهبردهای پردازش هیجانمدار از آنجا که هم بر عوامل شناختی و هم عوامل هیجانی تاکید دارد، بر خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانشآموزان اثرگذار است.
Teaching emotion-oriented strategies has been considered in solving learners’ problems. The aim of the present study is to investigate the effectiveness of teaching emotion-oriented strategies on academic self-efficacy and academic adjustment of boys in high schools in Rafsanjan. The research method was applied in view of the purpose. It is a quasi-experimental study with a pretest and a posttest with an experimental group and a control group. The statistical population of this study includes all first-year male high school students in Rafsanjan who were studying in the 2018-2019 academic year. According to the nature of the study, the sample size was 30 male students who were selected by multi-stage cluster random sampling and randomly divided into two groups of 15. Both before and after the training process, both groups answered the Academic Adjustment Questionnaire (AAQ) and Morgan-Jinks Student Efficacy Scale (MJSES). The data were analyzed using statistical methods such as frequency, mean, standard deviation, and analysis of covariance. The results showed that teaching emotion-oriented strategies had a significant effect on academic adjustment and academic self-efficacy of male high school students at the level of P <0.01. According to the results of the study, teaching emotion-oriented processing strategies, because it emphasizes both cognitive and emotional factors, affects students’ self-efficacy and academic adjustment.
خلاصه ماشینی:
643549 اثربخشي آموزش راهبردهاي هيجان مدار بر خودکارآمدي تحصيلي و سازگاري تحصيلي دانش آموزان The Effectiveness of Teaching Emotion-Oriented Strategies on Students’ Academic Self-Efficacy and Academic Adjustment * علي مرتضايي Ali Mortezaii ** زهرا ايرانمنش Zahra Iranmanesh *** فاطمه السادات رباطي Fatemesadat Robati **** وحيد منظري توکلي Vahid Manzari Tavakoli Abstract Teaching emotion-oriented strategies has been considered in solving learners’ problems.
به کارگيري برنامه هاي آموزش راهبردهاي پردازش هيجان مدار در مراکز آموزشي اعم از مدارس و دانشگاه ها به مراتب کمتر است ؛ به همين دليل ، در سال هاي اخير ضرورت اهميت به تحول و رشد خودکارآمدي و سازگاري دانش آموزان در محيط هاي آموزشي افزايش يافته است (مورالس رودريگز و پرز مارمول ، ٢٠١٩؛ مهرينژاد، فرح بيجاري و نوروزي نرگسي، ١٣٩٥؛ زنگي آبادي، صادقي و قدم پور، ١٣٩٧).
بحث و نتيجه گيري هدف اين مطالعه بررسي اثربخشي آموزش راهبردهاي پردازش هيجان مدار بر سازگاري تحصيلي و خودکارآمدي تحصيلي دانش آموزان پسر دورة اول متوسطۀ شهر رفسنجان بود.
براساس نتايج اين پژوهش آموزش راهبردهاي هيجان مدار در گروه آزمايش سبب افزايش سازگاري تحصيلي دانش آموزان پسر دورة اول متوسطۀ شهر رفسنجان شد.
اين يافته با نتايج تحقيقات زنگي آبادي ، صادقي و قدم پور (١٣٩٧)، اوکاک و کارفيل (٢٠٢٠)، مورالس رودريگز و پرز مارمول (٢٠١٩)، جعفري و پيمان (٢٠١٩) و بائو (٢٠١٥) همسو بود که در پژوهش خود نشان دادند آموزش هاي هيجان مدار موجب افزايش سازگاري تحصيلي دانش آموزان مي شود.