چکیده:
در عصر دانشی حاضر سازمان ها با محیط های کسب و کار تازه ای با ویژگی رقابت شدید رو به رو هستند. در چنین محیطی، سازمانها برای ادامه بقاء و رشد، و دستیابی به اهداف خویش باید قادر به خلق، تسهیم و بکارگیری اثربخش دانش با استفاده از فرایندهای نظام مند مدیریت دانش باشند. هرگونه تغییر و دگرگونی در سازمان بدون توجه به فرهنگ سازمانی، موثر واقع نمی شود. اجرای هر فرآیند برنامه ریزی شده جدیدی مانند مدیریت دانش، نیز سازگاری آن با فرهنگ سازمانی را به عنوان یک الزام می طلبد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش انجام پذیرفته است. پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری 1315 نفر کارکنان ستادی وزارت امور اقتصادی و دارایی (شامل: 378 مدیر و 937 نفرکارکنان ستادی) می باشد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه بسته پنج گزینه ای استفاده شده است. حجم نمونه 302 نفر از مدیران و کارشناسان است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، از آمار توصیفی (جدول فراوانی) و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مولفه های مدیریت دانش (سیستم های اطلاعات، ساختار سازمانی، سیستم های پاداش، فرآیندها، اعتماد کارکنان و رهبری) با استقرار مدیریت دانش در وزارت امور اقتصادی و دارایی رابطه معناداری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
مهمترین مانع ایجاد اثربخش مدیریت دانش در سازمان، فقدان فرهنگ، تسهیم دانش و عدم درک مزایای بیشمار مدیریت دانش در میان کارکنان می ب 4 l"/>l"/>، 20 Lam Salha & Albadawi Jokanović Pal به همین جهت تمرکز بر فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از مهمترین عوامل درون سازمانی مؤثر بر پذیرش سیستم های مدیریت دانش در سازمان، از اهمیت بالایی برخوردار است و بر اين اساس در اين مقاله تلاش شده است تا رابطه بين فرهنگ سازماني و استقرار مديريت دانش در وزارت امور اقتصادی و دارایی مورد بررسی قرار گيرد.
این نقش امروزه با توجه به اهمیت انسانها در رویارویی با تغییرات محیط از مهمترین نقش های رهبران سازمان است (حمید 4 z"/>z"/> organizational culture Afshari Li & Huang Hamid & Durmaz 2-2-ادبیات نظری مدیریت دانش امروزه دانش به عنوان دارایی رقابتی کلیدی و ارزشمندی شناخته شده که مبنای رشد پایدار و رمز حفظ مزیت رقابتی ماندگار یک سازمان به شمار می رود.
علاوه بر این، ضریب همبستگی به دست آمده بیانگر رابطه از نوع مستقیم و متوسط می باشد، یعنی اگر انجام فرآيندی فعالیت های مختلف در وزارتخانه افزایش یابد امکان استقرار مدیریت دانش نیز افزایش می یابد و بالعکس یافته های مربوط به فرضیه پنجم تحقیق: اگر به خروجي SPSS مندرج در جدول شماره (2) توجه کنیم، ضريب همبستگي پیرسون بين اين دو متغير 499/0 و مقدار عدد معنيداري (sig) مشاهده شده برابر 000/0 را نشان می دهد كه از سطح معنيداري استاندارد (05/0) كمتر است.