چکیده:
بازدارندگی ازجمله مفاهیم راهبردی است که به معنی جلوگیری از بروز اقدامهای تهدیدآمیز از راه تهدید کردن و نمایش قدرت میباشد و در هر دو حوزه استراتژى و دیپلماسى کاربرد دارد. در این پژوهش بازدارندگی دفاعی در سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در پرونده هستهای مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این خصوص جایگاه بازدارندگی دفاعی در سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در پرونده هستهای ایران از زمان شکلگیری پرونده هستهای تا برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)، در دولت های هشتم تا یازدهم به صورت کمی و کیفی مورد ارزیابی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی توصیفی قلمداد می شود و محققین سعی دارند با تحلیل توصیفی پرونده هستهای ایران نقش و جایگاه آن را در بازدارندگی دفاعی کشور مورد ارزیابی قرار دهند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش تبیین تأثیر پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در پرونده هستهای بر امنیّت ملّی کشور میباشد. نتایج ارزیابی پیمایشی در خصوص اینکه عامل اصلی شروع و پیگیری برنامه هستهای ج.ا.ایران تا رسیدن به فناوری و تکمیل تکنولوژی چرخه سوخت هستهای در همه سطوح، از سوی نظام ج.ا.ایران کدامیک از موارد: 1- امنیت هویتی، 2-امنیت نظامی(کسب بازدارندگی دفاعی) و3- امنیت اقتصادی بوده است؟ نشان میدهد که «کسب بازدارندگی دفاعی» در سیاست امنیت ملی دولتهای مختلف ج.ا.ایران در پرونده هستهای، نسبت به مقولههای هویت خواهی(امنیت هویتی) و ثروت خواهی(امنیت اقتصادی)، اثرگذاری کمتری داشته است. بنابراین، از منظر این پژوهش، هر چند امنیت نظامی و کسب بازدارندگی دفاعی جایگاهی محوری در سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران دارد اما -با توجه به اینکه ساخت تسلیحات هستهای جایی در بازدارندگی دفاعی ج.ا.ایران ندارد- جایگاه امنیت نظامی و بازدارندگی دفاعی در سیاست امنیت ملی در برنامه و پرونده هستهای، به مراتب کمتر از سایر مقوله های امنیت و به خصوص امنیت هویتی بوده است.
Deterrence is one of the strategic concepts that means preventing the occurrence of threatening actions by threatening and displaying power and is used in both the field of strategy and diplomacy. In this study, defense deterrence in the national security policy of the Islamic Republic of Iran in the nuclear case has been studied and analyzed. In this regard, the position of defense deterrence in the national security policy of the Islamic Republic of Iran in the Iranian nuclear file from the time of the formation of the nuclear file to the Comprehensive Joint Action Plan (JCPOA) has been evaluated. The results of a survey evaluation show that "acquisition of defense deterrence" in the national security policy of different governments of the Islamic Republic of Iran in the nuclear case, has had less effect than the categories of identity (identity security) and wealth (economic security). Therefore, from the perspective of this study, although military security and defense deterrence have a central place in the national security policy of the Islamic Republic of Iran, but - given that the construction of nuclear weapons has no place in the defense deterrent of the Islamic Republic of Iran - military security And defense deterrence in national security policy in the nuclear program and case has been far less than other categories of security, especially identity security.