چکیده:
در این مقاله به نحو مبسوط تقریر میشود که دو جنس مرد و زن در کنار همسانی ماهوی انسانی واجد وجه ممیزه ایدیولوژیک و بیولوژیک میباشند و همین تباین مسبب دو چشم انداز از سوی قانونگذار شده است. در یک دسته بندی تبعیض را مشتمل بر تبعیض مثبت (سالم) و تبعیض منفی (سقیم) دانسته شد که باید تبعیض مثبت مورد پذیره و تبعیض منفی مورد تقاعد قرار گیرد. به عبارتی در مواردی تبعیض، سازگار با ایفاء عدالت است نه معادل ناعدالتی؛ البته این تدافع از نسق ضوابط قانون نباید مستوجب صرف نظر کردن از ایرادات وارد بر قوانین بشود زیرا خلاف اصل پویایی قانون است. بنابراین رسم رجحان ماهوی یک جنس بر جنس دیگر و تز برابری جنسیتی آرای ناصوابی است چون مرد و زن نه جور یکدیگرند و نه فزونی ذاتی نسبت به هم دارند که این امر مستلزم دو شیوه رفتار از سوی قانون میباشد تا عدالت تقیننی از حیث جنسیت برقرار گردد. دانش پژوهان امر حقوق نیز باید این احکام متفاوت را شناسایی کرده و منشاء آن را ریشه یابی کنند تا شبهات موجود در اذهان عوام و خواص محذوف گردد.
خلاصه ماشینی:
بخش چهارم: مصادیق تبعیض قانون در سایه عدالت سن نکاح ← پیرامون سن و سال ازدواج در کلام خداوند، سن معینی برای ازدواج مطرح نشده است هر چند برخی از آیهی ششم سوره نساء این را برداشت کردهاند که زمانی که مقارن بلوغ است به عنوان معیار تشخیص زمان در اختیار دادن دارایی در نظر گرفته است، در همین زمان شخص شایسته ازدواج میداند و طبق روایات و سیره معصومین علیهم السلام سن ازدواج در دختران بعد از 9 سالگی و در پسران حدود 20 سالگی است (و یکی فقه) اما قانون مرتبط با سن ازدواج ماده 1041 قانون مدنی میباشد که عقد نکاج دختر را 13 سال تمام شمسی و عقد نکاح پسر را 15 سال تمام شمسی میداند اما آن چه از آیات و روایات و سیره معصومین علیهم السلام و قوانین فعلی مستنبط است این که سن ازدواج دختر بهتر است زودتر از پسر باشد و قانون نیز بر این امر صحه گذاشته و عداد سن قانونی ازدواج دختران را 2 سال زودتر از پسران معرفی میکند اما دلیل این حکم تبعیض ناروا نسبت به جنس نیست بلکه دلایلی مجرب و ثابت شدهای وجود دارد که مستلزم آن است که ازدواج دختران مقدم بر پسران باشد مانند تقدم سن بلوغ و نیاز جنسی دختر نسبت به پسر یا آن که روانشناسان دریافتهاند که زنان در سن پایینتری به انتخاب همسرشان آگاهی و اعتماد به نفس دارند اما مردان وقت بیشتری را احتیاج دارند تا در صحنههای اجتماعی وقت بگذرانند و تجربه کسب کنند تا بتوانند در مورد ورود به زندگی زناشویی تصمیم آگاهانه بگیرند البته شایان ذکر است به طور قطع نمیتوان گفت مردان باسن پایینتر در انجام این وظایف موفق نمیگردند و ایضاً سن تقاعد میل جنسی و باروری در زنان زودتر از مردان میباشد که این خود این حکم را میطلبد که زنان ازدواج با سن پایینتری را تجربه کنند.