چکیده:
این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به این پرسش پاسخ میدهد که براساس نظریه واقعگرایی آرمانگرایانه روحالله رمضانی، چگونه میتوان الگوی حاکم بر سیاست خارجی ایران در سالهای 1392 تا 1396 را تحلیل کرد. درواقع، نویسندگان مقاله تلاش میکنند با استفاده از رویکرد واقعگرایی آرمانگرایانه روحالله رمضانی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یکی از مهمترین ادوار تاریخ چند دهه اخیر یعنی سالهایی که به توافق برجام منجر شد (1392-1396) را مورد بررسی قرار دهند. رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی در این دوره، نمونهای از آن الگویی است که رمضانی آن را واقعگرایی آرمانگرا مینامد. فهم این الگو کمک میکند تا بتوان با حدی از ضریب خطا، پیشبینی از رفتارهای آینده کارگزاران سیاست خارجی جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف ارائه کرد. در ادامه با این مفروض که نهادهای گوناگونی در سیاست خارجی ایران دخیل هستند، به تحقیق پرداختهایم. شیوه جمعآوری دادهها کتابخانهای و جستجو در مقالات و سایتهای معتبر است.
Using a descriptive-analytical method, this article answers the question of how to analyze the pattern of Iran's foreign policy in the period 2013 to 2017 based on Ramezani's idealist realist theory. In fact, the authors of the article try to study the foreign policy of the Islamic Republic of Iran in one of the most important periods of recent decades, namely the years that led to " Joint Comprehensive Plan of Action " agreement (2013-2017), using the realistic-idealistic approach of Ruhollah Ramezani. The foreign policy behavior of the Islamic Republic in this period is an example of a model that Ramezani calls idealistic realism. Understanding this model helps to predict the future behavior of the foreign policy agents of the Islamic Republic in various fields with a certain degree of error coefficient. In the following, we have researched with the assumption that various institutions are involved in Iran's foreign policy.
خلاصه ماشینی:
9 فاطمه محسنياژيه ** سعيد عطار*** تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٧/١٠ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٩/٢١ چکيده اين مقاله با استفاده از روش توصيفي -تحليلي ، به اين پرسش پاسخ مي دهد که براساس نظريه واقع گرايي آرمان گرايانه روح الله رمضاني ، چگونه مي توان الگوي حاکم بر سياست خارجي ايران در سال هاي ١٣٩٢ تا ١٣٩٦ را تحليل کرد.
اين مقاله با استفاده از روش توصيفي -تحليلي ، به اين پرسش پاسخ مي دهد که بر اساس نظريه واقع گرايي آرمان گرايانه رمضاني ، چگونه مي توان الگوي حاکم بر سياست خارجي ايران در دوره سال هاي ١٣٩٢ تا ١٣٩٦ را تحليل کرد.
درواقع ، نويسندگان مقاله تلاش مي کنند با استفاده از رويکرد واقع گرايي آرمان گرايانه روح الله رمضاني ، سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در يکي از مهم ترين ادوار تاريخ چند دهه اخير يعني سال هايي که به توافق برجام منجر شد (١٣٩٢- ١٣٩٦) مورد بررسي قرار دهند.
درواقع ، نويسندگان مقاله تلاش مي کنند با استفاده از رويکرد واقع گرايي آرمان گرايانه روح الله رمضاني ، سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در يکي از مهم ترين ادوار تاريخ چند دهه اخير يعني سال هايي که به توافق برجام منجر شد (١٣٩٢- ١٣٩٦) مورد بررسي قرار دهند.
رويکرد اين نوشتار براي بررسي الگوي رفتار سياست خارجي جمهوري اسلامي در سال هاي ١٣٩٢-١٣٩٦ استفاده از رويکرد واقع گراي آرمان گرا است که توسط روح الله رمضاني طرح شده است .