چکیده:
به باور ژاک رانسییر، فیلسوف همروزگار فرانسوی، دموکراسی ادبی در سدة نوزدهم و بهویژه در پیوند با ژانر رمان بهوجود آمده است. این جستار میکوشد تا با تکیه بر تعریفی که برخی فیلسوفان معاصر از دموکراسی میدهند، این انگاره را در آوازهای مالدورور، یکی از متنهای شاعرانة نیمة دوم سدة نوزدهم بررسی کند. پژوهش حاضر نشان میدهد این متن تاج قدرت را از سر چه انگارههایی پایین میکشد، چه انگارههایی را در کانون توجه قرار میدهد، و پیامد چنین اقدامی چه خواهد بود. در حقیقت، این متن میتواند نمونة بارزی از یک متن ادبی دموکراتیک بهشمار رود چه با گستراندن انگارههایی چون برابری، آزادی و گفتگو به قدرت بسیاری از انگارههای ادبیات اقلیت «نخبه» پایان میدهد و طرح ادبیاتی نو را درمیاندازد. این متن هرگونه مرزبندی میان ژانرهای ادبی، از یک سو، و ادبیات خواص و ادبیات عوام، از سوی دیگر، را از میان برمیدارد و خوانشی فعالانه از خوانندة خود میطلبد.
A contemporary French philosopher, Jacques Ranciere, believes that literary democracy originated in the nineteenth century, especially in connection with the novel genre. This study studies this concept in The Songs of Maldoror, one of the poetry books in the second half of Nineteen Century, relying on the definition of democracy by some contemporary philosophers. The study shows that this text topples down what types of notions, highlight and bold which ones and what are the consequences. In fact, this text can be a clear example of a democratic literary text that ends the power of many ideas of the literature of the "elite" minority, and it starts a new literary plan. Dialogue becomes the fundamental notion of this modern text, and it delineates between literary genres, on the one hand, and the common and elite literature, on the other hand. The Songs of Maldoror needs an active reading without any previous horizon of expectation.
خلاصه ماشینی:
در حقيقت ، اگر بپذيريم که انگارة دموکراسي، از ميان مفهوم هاي گوناگوني که به ذهن متبادر ميسازد، از يک سو، انگاره هايي چون فردگرايي، برابري و آزادي را دربرميگيرد (رانسيير، نفرت از دموکراسي ٧٩)، و از سويي ديگر، به معناي هرگونه تلاشي است که اکثريت براي به چالش کشيدن اصول ، معيار و هنجارهاي وضع شده توسط اقليت «نخبه » انجام ميدهد (٧٩) ، در آن صورت ميتوان گفت که متن لوتره آمون تجسمي است از يک دموکراسي ادبي تمام عيار.
٢- پيشينۀ پژوهش همان گونه که در بالا گفتيم ، نوشته هاي بسياري، به زبان لاتين ، از رويکردهاي گوناگون براي بررسي متن لوتره آمون بهره جستند اما هيچ کدام به وجود انگارة دموکراسي در اين متن اشاره اي نکرده اند.
131 Jean-Luc Nancy 2 Gérard Genette 3 Tzvetan Todorov 4 Antoine Compagnon "/> اما آوازهاي مالدورور به کدام ژانر ادبي تعلق دارد؟ کدام ژانر ادبي در اين متن غالب است ؟ اثري است حماسي، غنايي يا تعليمي؟ روايي يا منظوم ؟ چرا با اينکه منثور است در حوزة شعر جاي ميگيرد؟ بايد آن را شعري منثور قلمداد کرد يا نثري منظوم ؟ آيا ميتوان رد تئاتر را در آن جست ؟ هيچ يک از پژوهش هايي که تاکنون پيرامون اين متن انجام شده است نميتواند آن را در حيطۀ يک ژانر ادبي مشخصي جاي دهد.
به باور او، اکثر متن هاي ادبي فرآوردة گفتگو و نزاع هم زمان چندين ژانرند (٧٢) و نميتوان آن را در مقوله اي خاص طبقه بندي کرد بلکه بايد هم زمان حضور چندين ژانر را در 16(iii) 1 Une famille entoure une lampe posée sur la table (iv) - Mon fils, donne-moi les ciseaux qui sont placés sur cette chaise.