چکیده:
افزایش جهانی تقاضای برق، نگرانی کمبود گاز طبیعی در نیروگاه های سوخت فسیلی و سهم انکارناپذیر صنعت تولید برق در ایجاد آلودگی، ضرورت جایگزینی شیوههای تولید انرژی و حرکت به سمت انرژی تجدیدپذیر را میطلبد. با وجود اینکه از گذشته نیز صنعت تولید برق از صنایع پرهزینه شمرده می شد، این چالش در نیروگاههای تجدیدپذیر پیچیدهتر نیز هست. سهم نود درصدی بخش خصوصی در بازار جهانی انرژی تجدیدپذیر، مؤید دغدغة جذب سرمایه است. روند رو به رشد استفاده از تأمین مالی پروژهمحور در زیرساخت های انرژی تجدیدپذیر از یکسو و زمانبر بودن و هزینة معاملاتی بالای انعقاد این قراردادها از سوی دیگر، تناقضی در درستی استفاده از تأمین مالی پروژه محور به عنوان ابزاری برای تأمین مالی انرژی های تجدیدپذیر ایجاد کرده است. انعقاد تأمین مالی پروژه محور به علت ویژگی های خاصی که دارد، بسیار متأثر از تخصیص قراردادی ریسک های پروژه است. ریسک های این حوزه از انرژی که بارزترین آن ناپایداری سطح تولید است، چالش دیگری است که ثبات تولید نقدینگی و تضمین بازپرداخت وام پروژه را با تردید همراه می کند. این تحقیق بر آن است تا ضمن اثبات تجربی و اقتصادی بودن استفاده از تأمین مالی پروژهمحور، به چگونگی تطابق ساختار این شیوه از تأمین مالی با چالشها و ریسکهای انرژی های تجدیدپذیر که از مهم ترین آنها، حمایت دولت در قالب خرید تضمینی برق است، بپردازد. این فرایند بازتاب دهندة یک تحول مهم حقوقی از نظر ساختار و کارکرد قرارداد و حقوق قراردادها از باب تغییر مفهوم اصل نسبی بودن قراردادهاست.
AbstractThe global demand for electricity continues to grow, fueled by industrialization and urbanization in many parts of the world. At the same time, power generation is the largest single source of CO2 emissions and needs to be transformed fundamentally. While power generation has always been an asset-heavy industry, capital intensity is even higher for most renewable energy sources as compared to fossil fuel-based plants. Thus, policy makers worry about the availability and cost of capital for low-carbon power plants. A critical method for getting renewable energy infrastructure built is project finance that is designed to identify, allocate, and mitigate risks through project structuring and contracting. These techniques can be utilized to address risks specific to renewable projects. The project finance structures used for renewable energy projects must manage the complex risks. The aim of this paper is to comprehensively present current risks and risk management solutions of renewable energy projects to project finance.
خلاصه ماشینی:
تأمين مالي پروژه محور، شيوه اي از تأمين مالي است که در قالب ساختار پروژه اي تعريف و اجرا مي شود (دهقاني ، ١٣٩٣: ٣٩-٤٠) و ازآنجاکه در اين شيوه از تأمين مالي ، وام دهنده حق رجوع به دارايي سهام داران پروژه را ندارد (اشکوه و صبحيه ، ١٣٩٤: ٨٣)، تأمين مالي به شيؤە پروژه محور مستلزم شناسايي ، ارزيابي و مديريت ريسک هاي خاص توليد انرژي تجديدپذير است ؛ به گونه اي که ريسک پيش بيني نشده اي برعهدٔە وام دهنده باقي نمانده و وام دهنده نسبت به اجراي درست پروژه و بازپرداخت وام آسوده خاطر باشد.
تجربه هاي زيادي دربارٔە تطابق ساختار تأمين مالي پروژه محور با چالش ها و ريسک هاي توليد انرژي هاي تجديدپذير انجام شده است که يکي از بارزترين اين ريسک ها، ناپايداري سطح توليد محصول پروژه يا همان توليد برق ، به لحاظ غيرقابل پيش بيني بودن منابع بادي و خورشيدي از دوره اي به دورٔە ديگر (٧ :٢٠٢٠ ,Raikar) و در مقابل ، تعاملي است که از لحاظ ساختاري از طريق خريد تضميني برق از سوي دولت محقق مي شود.
هدف اصلي از انعقاد تأمين مالي پروژه محور، به حداقل رساندن اختيارات بانيان پروژه ، به ويژه دولت ميزبان از طريق سلب مالکيت نسبت به وجوه در گردش پروژه ، پس از انجام سرمايه گذاري و آغاز توليد جريان نقدي مستقل قابل اتکاست (کسنوي ، ١٤٠٠: ٢٠-١٧) و ازآنجاکه تضمين بازپرداخت اصل و فرع وام ، بر جريان درآمدي حاصل از اجراي يک پروژٔە خاص بنا شده ، مستلزم ارزيابي دقيقي از ريسک هاي موجود در فرايند اجراي مراحل ساخت ، بهره برداري و توليد نقدينگي و نيز نحؤە تخصيص اين ريسک ها بين بانيان پروژه ، وام دهندگان و ساير بخش هاي مرتبط با آن پروژٔە خاص -از طريق شروط قراردادي - است .