چکیده:
خداوند متعال با توجه به اینکه حکیم است، بعد از خلقت عالم و بشر، برای تمام شئونات زندگی بشر برنامه ارائه نموده است که یکی از منابع برای به دست آوردن این برنامه، قران کریم است که این برنامه در سه دسته عقاید، اخلاق و احکام تقسیم می شوند. خداوند در آیات بسیاری از قرآن کریم به بیان احکام مورد نیاز بشر پرداخته است. یکی از احکامی که در قرآن کریم آیاتی را بدان اختصاص داده است، حج و احکام مرتبط با آن می باشد. اهمیت این وجوب الهی در نزد خداوند به گونه ای است که یکی از سوره های قرآن کریم را به نام این واجب الهی قرار داده است که در ضمن آن به بیان وجوب حج و احکام آن پرداخته است. بنابراین این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی آیات الاحکام مطرح شده در سوره مبارکه حج پرداخته که این بررسی، دست آوردهایی را به دنبال داشته است، به این صورت که احکام بیان شده در این سوره به دو دسته قابل تقسیم میباشد. دسته اول، احکام مرتبط با وجوب حج مانند استحباب داشتن پیاده رفتن به حج، وجوب ازاله نجاست از مسجد، وجوب حج و احکامی که مربوط به مصرف قربانی است را مطرح نموده، دسته دیگر احکام مرتبط با حج که شامل خرید و فروش و اجاره خانههای مکه و اطراف بیت الله الحرام، دیگر احکام حلق یا تقصیر نمودن، در ادامه برخی از احکام مربوط به طواف نساء، جایز بودن استفاده از منافعی که ذبائح به دنبال دارند، حکم اکل و خوردن قربانی، وجوب ذکر نام خدا در هنگام قربانی نمودن و در آخر وجوب کامل بودن قربانی مطرح میشود. البته برخی از این احکام تنها در این سوره مطرح حشده اند و برخی دیگر احکام تکمیل کننده آنها در آیاتی دیگر بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
دسته ديگر احکام مرتبط با حج که شامل خريد و فروش و اجاره خانه هاي مکه و اطراف بيت الله الحرام است که برخي قائل به جواز و برخي عدم مي باشند، در ادامه برخي از احکام مربوط به طواف نساء، جايز بودن استفاده از منافعي که ذبائح به دنبال دارند، حکم اکل و خوردن قرباني ، وجوب ذکر نام خدا در هنگام قرباني نمودن و در آخر وجوب کامل بودن قرباني مطرح شده است .
علاوه بر اين آيه و آيات ديگر فقهاي اماميه به دو دليل ديگر در رابطه با وجوب حج استناد مي کنند که اين دو دليل عبارت اند از: ١- روايات در منابع حديثي شيعه روايات فراواني در رابطه با وجوب حج وجود دارد به عنوان مثال در روايت فضل بن شاذان از امام رضا (ع ) چنين آمده است : «همانا به يکبار حج امر شده است نه بيشتر از آن » (حر عاملي ، ١٤٠٩ق : ١١/ ١٩).
(صدوق ، ١٤١٥ق : ٢٧٨؛ حر عاملي ، ١٤٠٩ق : ١٤/ ٢١٢) ٣- محمد بن مسلم ، از امام باقر عليه السلام در تفسير عبارت ثم ليقضوا تفثهم چنين روايت کرده است که امام (ع ) فرمود: «آن عبارت از زدن شارب و گرفتن ناخن است » (صدوق ، ١٤١٣ق : ٢/ ٤٨٥) بر اساس اين روايات مشهور فقهاي اماميه عقيده دارند که عبارت «ثم ليقضوا تفثهم » بر وجوب حلق يا تقصير دلالت دارد (مومن ، ١٤٢١ق : ٢١٨؛ مدني کاشاني ، ١٤١١ق : ٤/ ٤؛ سبزواري ، ١٤١٣ق : ١٤/ ١٤١؛ محقق داماد، ١٤٠١ق : ٣/ ٣٤٢).