چکیده:
این مطالعه سعی دارد نشان دهد کدام عوامل به ترس از جرم دامنزده و چه مولفههایی می-تواند این مشکل را محدود نموده و یا آن را به طور کلی بیاثر سازد. روش کار، پیمایشی بوده و به بررسی و مقایسه ترس از جرم و عوامل فردی و محلهای مرتبط با آن در بین محلات شهر اهواز میپردازد. اطلاعات مورد نیاز از نمونهای ۳۰۰ نفری از ساکنین شهر اهواز و با پرسشنامه محققساخته، گردآوری شد. این دادهها، با استفاده از نرم افزارهای مختلف به خصوص نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با وجود متفاوت بودن تاثیر متغیرهای مورد بررسی در بین محلات مختلف، از میان متغیرهای فردی، جنسیت رابطه معناداری با ترس از جرم داشته و زنان ترس از جرم را بیش از مردان گزارش کردهاند و این وضعیت برای قومیتهای غیرعرب نیز بیش از عربها بودهاست. سایر متغیرهای فردی رابطه معناداری با ترس از جرم نداشتهاند. از سوی دیگر، متغیرهای مربوط به محله، از جمله بینزاکتی، دلبستگی به محله، کیفیت محله و درک جرم در محله به شکل معناداری با ترس از جرم رابطه داشتهاند. در رگرسیون چند متغیره نیز تنها متغیر بینزاکتی وارد مدل شده و توانسته 21 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نماید. با توجه به یافته-های بررسی، از آنجایی که خصوصیات محله مهمتر از متغیرهای جمعیتشناختی و فردی است، میتوان گفت که جلوگیری از جرم از طریق طراحی محیطی، میتواند ترس از جرم را کاهش دهد.
This study tries to show which factors contribute to the fear of crime and what
components can limit this problem or make it ineffective in general. The method is a
survey and examines and compares the fear of crime and individual factors and related
neighborhoods among the neighborhoods of Ahvaz. The required information was
collected from a sample of 300 residents of Ahvaz with a researcher-made questionnaire.
These data were analyzed using various software, especially SPSS software. The results
showed that despite the difference in the effect of the studied variables between different
neighborhoods, among the individual variables, gender had a significant relationship with
fear of crime and women reported more fear of crime than men, and this situation for
ethnic groups. There were more non-Arabs than Arabs. Other individual variables had no
significant relationship with fear of crime. On the other hand, neighborhood-related
variables such as rudeness, neighborhood attachment, neighborhood quality, and crime
perception in the neighborhood were significantly associated with fear of crime. In
multivariate regression, only the benzene variable was included in the model and was
able to explain 21% of the dependent variable changes. According to the findings of the
study, since the characteristics of the neighborhood are more important than demographic
and individual variables, it can be said that crime prevention through environmental
design can reduce fear of crime.
خلاصه ماشینی:
نتايج نشـان داد کـه بـا وجود متفاوت بودن تأثير متغيرهاي مورد بررسي در بين محلات مختلف ، از ميان متغيرهاي فردي، جنسيت رابطه معناداري با ترس از جرم داشته و زنان ترس از جرم را بيش از مردان گزارش کرده اند و اين وضعيت براي قوميت هاي غيرعرب نيز بيش از عرب هـا بـوده است .
علاوه بر مطالعات فوق که مؤلفه هاي اساسي احساس عدم امنيت و ترس از جرم را به طور روشن مورد بررسي قرارداده و در اين بررسي از آنها به عنوان مؤلفه هاي پايه استفاده شده است ، ساير محققان نيز دراين ارتباط فعاليت گسترده اي داشته - اند که برخي از آنها عبارت اند از: دربان آستانه ، عسگري و قرباني (١٣٩٢)؛ باپيري ، کمربيگي و درويشي (١٣٩٤)؛ سلطاني ، بيک محمدي و حيدري (١٣٩٥)و (نيکوکار؛ همت پور و غلامي، ١٣٩٩: ٩).
بر اساس يافته هاي اين بررسي ، کيفيت محله ، رابطه منفي و معناداري با ترس از جرايم عليه اموال و اشخاص و تـرس از جرم به طورکلي نشان داده است .