چکیده:
ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﮐﺴﺐوﮐﺎر، ﻧﻘﺶ ﻣﺤﻮری در ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪای ﮐﺸﻮرﻫﺎ اﯾﻔﺎ ﻣﯽ کنند. ﭼﺮا ﮐﻪ در درون ﺧﻮﺷﻪها، ﻧﻮآوری و ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ برای ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی اﯾﺠﺎد ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﺑﺎ وﺟﻮد اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺴﯿﺎری از ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎی ﻋﻀﻮ ﺧﻮﺷﻪ از ﻧﻈﺮ اﻧﺪازه ﮐﻮﭼﮏ و ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﻣﺎ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎ ﺳﻬﻢ ﻓﺮاواﻧﯽ در ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی ﻫﻤﭽﻮن اشتغال، ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﺻﺎدرات ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارﻧﺪ. به همین لحاظ خط مشیهای مرتبط با خوشههای کسب و کار میبایست به گونهای تدوین گردند که با اجرای آنها شاهد رونق هرچه بیشتر در تولید محصولات داخلی باشیم. از این رو از طریق ارزیابی خط مشیهای صنعتی مرتبط با خوشههای کسب و کار، میتوان به میزان موفقیت در تحقق اهداف آنها پی برد. هدف این تحقیق شناسایی مولفهها و شاخصهای اصلی حاکم بر مدل ارزیابی خط مشیهای صنعتی با رویکرد رونق تولید در خوشه کسب و کارهای کوچک و متوسط است. تحقیق حاضر با استفاده از روش کیفی با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با پانزده نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی متخصص و مرتبط با حوزه صنعت انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از یک سیستم مستقل ارزیابی برای ارزیابی خط مشیها، ایجاد نظام نظارت و بازخواست از نتایج اجرای خط مشیها و لزوم دسترسی به آمار و اطلاعات مورد نیاز، از مهمترین الزامات جهت ارزیابی خط مشیهای صنعتی با رویکرد رونق تولید میباشد. در نهایت پس از گردآوری و تحلیل دادهها، مولفهها و شاخصهای مدل ارزیابی با بهرهگیری از "استراتژی تحلیل مضمون" شناسایی شد.
Business clusters play a central role in the development of countries' regions. Because, innovation and entrepreneurship for new enterprises within the clusters are stablished more easily. In spite of the fact that many of the member companies of the cluster are small and medium in size, the clusters contribute a lot to economic indicators such as employment, production and exports. In this sense, the policies related to business clusters should be formulated in such a way that their implementation, bring about prosperity in produsing domestic products. Therefore, the evaluation of industrial policies of business clusters, will show how much success they have achieved so far. The purpose of this research is to identify the main components and indicators shaping the evaluation model of industrial policies aiming at to get as far as production boom in the cluster of small and medium businesses. We used in-depth and semi-structured interviews with fifteen academics and executive experts related to the industry. We used thematic analysis strategy in the research. The results show that the use of an independent policy evaluation system, the creation of a monitoring and accountability system for policy implementation results, and the need of access to the required statistics and information are among the most important requirements for the evaluation of industrial policies.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه علوم مديريت ايران ، سال هفدهم ، شمارة ٦٦، تابستان ١٤٠١، صفحه ١٦٨-١٤٥ مقدمه چنانچه در گذشته تمرکز بيشتري بر اقتصاد کلان و همچنين بنگاه هاي بزرگ وجود داشت ، امروزه کسب وکارهاي کوچک و متوسط ، با توجه به ويژگيهايي از قبيل سطح اشتغال ، ميزان صادرات ، سهم از توليد داخلي، چابکي، پايداري، ثبات بيشتر و تجمع واحدهاي يک خوشه در منطقه اي خاص مورد توجه بيشتر نهادهاي حاکميتي قرار گرفته است (٢٠٢١ ,Subramanian.
بر اساس ارزيابي انجام شده و گپ پژوهشي موجود، اما متأسفانه در حال حاضر، مدلي جامع براي ارزيابي خط مشيهاي صنعتي در خوشه هاي کسب و کارهاي کوچک و متوسط کشور وجود ندارد، بنابراين تحقيق حاضر ميکوشد تا اين خلاء را تا حدي پرکرده و مدل ارزيابي خط مشيهاي صنعتي در ايران (مورد مطالعه خط مشيهاي مبتني بر رونق توليد درون زا در خوشه هاي صنعتي کوچک و متوسط ) را طراحي و تدوين کند.
بطور مثال پاسخ خبره سوم به پرسش در باره معيارها و شاخص هاي اثربخشي خط مشي هـاي صنعتي در خصوص خوشه هاي کسب و کار چنين است : " ايجاد رقابت بين خوشه هاي کسب وکار به گونه اي که اين رقابت منجر به افـزايش کيفيت توليدات آنها شود ميتواند يکي از مهمترين شاخص هاي ارزيابي اثربخشـي خـط مشيهاي اتخاذ شده باشد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ٢: مدل نهايي ارزيابي اثربخشي خط مشيهاي صنعتي با رويکرد رونق توليد(نويسندگان ) نتيجه گيري و پيشنهادها اين پژوهش به منظور شناسايي ابعاد و عناصر کليدي حـاکم بـر مـدل ارزيـابي خـط مشيهاي صنعتي مبتني بر رونق توليد در خوشه هاي شرکتهاي کوچک و متوسط انجـام شده است .