چکیده:
مکانهای عبادی بهویژه مساجد که یکی از غنیترین بسترهای تکامل و تعالیبخش روح بشر به شمار میروند، از اهمیت و توجه زیادی برخوردارند. هندسه این ابنیه یکی از وجوه مشترک و قاعدهمند به شمار میرود که از تناسبات و قواعد خاصی برخوردار بوده و باعث پیدایش هویتی میراثی ناملموس اما قابل تدبر برای دوره معاصر گشته است. شناخت و بازخوانی این تناسبات میتواند در مرمت و برداشت مجدد از بناهای تاریخی و بهکارگیری آنها در معماری آینده نقش بسزایی ایفا نموده و موجب اعتلای معماری جدیدتر گردد. این پژوهش درصدد است تا بازشناسی قواعد و تحلیل تناسبات آنها از طریق تحلیلهای هندسی، تفاوتها و مشابهتهای موجود با این مسئله را در بستر فرهنگی دوران تیموری تا صفوی شناسایی نماید. جهت شناسایی روابط ریاضی کالبد معماری صحن مساجد و فهم تناسبات هندسی آنها، این پژوهش از روش ترکیبی تفسیری تاریخی، مستند بر قرائن معتبر و استدلال منطقی از نوع ریاضی بهره جسته است. بر این اساس اضلاع و تناسبات صحنها و اجزای تشکیلدهندهی 9 مسجد تیموری، صفوی و قاجاری، مورد تحلیلهای عددی با مبنای محاسبات طولی - اقلیدسی و مقیاس نسبتهای موجود در پلان صحن مساجد قرارگرفته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد، هندسه صحن و اجزای تشکیلدهندهی آن در مساجد موردبحث از تناسبات طلایی بهره گرفته و مهتابیها الحاق شده به صحن مساجد از دوره صفوی، در دوره قاجاری با همین قاعده تداول یافتهاند.
places of worship, especially mosques, are considered one of the richest platforms for the evolution and exaltation of the human spirit and possess great significance. the geometry of these buildings is considered one of their common and regular features, having specific proportions and rules. also, it has created an intangible heritage identity for the contemporary era. knowing and interpreting these proportions can play an important role in repairing and reusing the historic building, using them in future architectures, and elevating the new architecture. this research aims to discover similarities and differences between cultural platforms from the timurid to safavid eras by reviewing the principles and proportions using geometric analysis. to identify the mathematical relationships of the architectural body of mosques' courtyards and understand their geometrical proportions, this research has used the combined method of historical interpretation based on valid evidence and logical reasoning of the mathematical type. based on this, the sides and proportions of the courtyards and constituent parts of 9 timurid, safavid, and qajar mosques have been subjected to numerical analysis based on euclidean-longitudinal calculations and the scale of proportions in the courtyard plan of the mosques. findings of this research indicate that the geometry of the courtyard and components of the discussed mosques have employed golden proportions, and mahtabi halls attached to the mosque courtyards during the safavid period have been developed in the same proportions through the qajar period.
خلاصه ماشینی:
نگارنده در اين پژوهش سعي دارد ضمن معرفي اجمالي معماري سه دوره تيموري، صفويه و قاجار و سپس انتخاب ٩ مسجد از اين ٣ دوره به بازخواني تناسبات هندسي و همچنين تحليل و بررسي کالبدي صحن مساجد بر اساس مؤلفه هاي ريخت شناسانه ي هندسي بپردازد.
در اغلب بناها اين مسئله کاملاً احساس ميشود که معمار در حفظ تقارن اجزاي طرح کوشش بسيار ميکند، اما در ترکيب کلي بنا چنين اصراري به خرج نميدهد (نوايي، حاج قاسمي ، ١٣٩٠) ٢-٢- انواع تناسبات در معماري مشهورترين اين اندازه ها در معماري، تناسب زرين (طلايي) است که با عدد ١/٦١٨ نشان داده ميشود .
با توجه به مفاهيم بيان شده پديدارشناسي، مؤلفه هايي همچون ، «تناسب »، «تقارن »، «فرم » و «ابعاد» مهم ترين مؤلفه هاي هندسي در بررسي شکلي صحن مساجد است که با توجه به اين مؤلفه ها و اهميت حضور آن ها ميتوان صحن مساجد از سه دوره تيموري، صفوي و قاجار را موردبحث و تحليل قرارداد.
استفاده از کاشي در داخل مساجد يکنواختي و زيبايي خاصي به آن ها داده است (رسولي، اعتصام و مهرداد، ١٣٩٩) يکي از ويژگيهاي معماري عصر تيموري، بهره گيري از هندسه است ؛ در اين دوره علوم دقيقه ١ و هندسه به رشد قابل توجهي دست مييابد.
اين معماري با درخششي که از خود نشان داد، عصر اعتلا و شايد شاهکار نمايش معماري اسلامي ايران در آن زمان بود (بختيار نصرآبادي، پورجعفر و تقوايي، ١٣٩٤) آن ها با به کارگيري تناسبات هندسي در ايجاد قصرهاي باشکوه ، ديوان خانه هاي بزرگ ، مساجد و مدارس مجلل ، بازارهاي باشکوه و معتبر، ميدان هاي وسيع ، حمام ها و باغ هاي دلگشا همت گماشته بودند و از شاخص هاي معماري صفوي ازلحاظ ميزان و درجه اهميت ، به کارگيري بار معنايي اشکال هندسي بوده .