چکیده:
در طی دو دهه اخیر، در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، با افزایش جمعیت و روند مهاجرت به شهرها، تامین مسکن به عنوان یکی از مسائل حاد سیاستگذاران و برنامهریزان کشور درآمده است. هدف اصلی در این پژوهش برآورد تقاضای مصرفی مسکن در ایران میباشد. در این پژوهش، برای برآورد الگو از روش خودرگرسیونی با وقفه توزیعی (ARDL) استفاده شده و دوره زمانی پژوهش از سال1370 تا 1399 میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد جمعیت، درآمد دائمی و امید به زندگی اثرات مثبت و معنادار و قیمت مسکن اثر منفی و معناداری را بر تقاضای مصرفی مسکن داشتهاند. با افزایش جمعیت، درآمد دائمی و امید به زندگی در کوتاه مدت و بلندمدت، تقاضای مصرفی مسکن افزایش یافته است. قیمت مسکن هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت اثر منفی و معناداری بر تقاضای مصرفی مسکن داشته که با افزایش قیمت مسکن تقاضای مصرفی مسکن در کوتاهمدت و بلندمدت کاهش مییابد. ضریب تصحیح خطا نشان میدهد که در هر دوره 64 درصد از عدم تعادل در تقاضای مصرفی مسکن ایران تعدیل شده و به سمت مقدار بلندمدت حرکت میکند.
Over the past two decades, in developing countries, including Iran, with the increase in population and the trend of migration to cities, housing has become one of the acute problems of policy makers and planners. The main purpose of this study is to estimate the consumption demand for housing in Iran. In this study, to estimate the model, uses the autoregressive distributed lag (ARDL) method and the period is from 1991 to 2020. Findings show that population, permanent income and life expectancy have positive and significant effects and housing prices have a negative and significant effect on the consumption demand for housing. With an increase in population, permanent income and life expectancy in short run and long run, consumption demand for housing is increases. Housing prices have had a significant negative effect on consumption demand for housing in both short and long run. Increase in housing prices, reduces of consumption demand for housing. The error correction coefficient shows that in each period, 64% of the imbalance in the consumption demand for housing in Iran is adjusted and moves towards a long run value.
خلاصه ماشینی:
افزايش هزينه ها منعکس کننده افزايش قيمت مسکن با کيفيت ثابت است ، بدون تغيير قابل توجهي در کيفيت مسکن خريداري شده توسط خريداران ، کاهش حق بيمه باعث شد تقريباً ١٧٠٠٠ خانوار 1 Federal Housing Administration براي اولين بار در سال اول پس از قطع ، خريدار خانه شوند، افزايشي که بسيار کمتر از پيش بيني FHA بود.
( Rezazadeh ٢٠٠٧ ,Otadi &) به بررسي نيازهاي مسکن با توجه به تغييرات ساختار جمعيتي در شهر تهران پرداخته اند و نتايج پژوهش آن ها نشان ميدهد که ورود متولدين سال هاي ٥٨ تا ٦٢ به متقاضيان مسکن حتي با عدم تغيير در تعداد جمعيت ساکن در شهر تهران تقاضاي مسکن و تراکم ساختماني مورد نياز تهران را دستخوش تغييرات کرده است .
جدول ١: متغيرهاي پژوهش متغيرها منبع توضيحات ذخيره تقاضاي مسکن برابر جمعيت (٢٢ تا ٦٥ سال ) HCD تقاضاي مصرفي مسکن بانک مرکزي و تقسيم بر ٢ ميباشد سپس تقاضاي مصرفي مسکن برابر مرکز آمار تفاوت ذخيره تقاضاي مسکن جاري با دوره گذشته است (خانوار) 1 (Gholizadeh, 2007) YP درآمد دائمي (هزار بانک مرکزي و با استفاده از روش مقاله (١٩٧٢ ,Darby) بدست آمده مرکز آمار است ريال ) بانک مرکزي و - POP مرکز آمار ١ نظريه قيمت مسکن در ايران ، انتشارات نورعلم ، ١٣٨٧، ص ٤٨- ٥٠.
يکي از متغيرهاي مهم و اثرگذار بر تقاضاي مصرفي مسکن ، قيمت خود مسکن ميباشد که نتايج نشان ميدهد کشش قيمتي تقاضاي مصرفي مسکن در کوتاه مدت ٠/٢٥- برآورد گرديده است يعني با افزايش يک درصدي قيمت مسکن با ثابت بودن ساير متغيرها، مقدار مصرفي مسکن به ميزان ٠/٢٥- درصد کاهش مييابد که موافق با تئوريهاي تقاضا ميباشد.