چکیده:
قدرتهای بزرگ با توانمندیهایی مختلف، موقعیت ممتازی برای فعالیت در عرصههای گوناگون بینالمللی دارند. یکی از این موارد نقشی است که در زمینه ایجاد قواعد حقوقی بینالمللی دارند. در دوره مدرن که دوره زمانی بعد از 1945 را در بر میگیرد، قدرتهای بزرگ با همکاری و رقابت خود علاوه بر توسعه حقوق بینالملل سنتی، در بسیاری از موارد به قواعد حقوقی جدیدی نیز شکل دادهاند. علاوه بر همکاری و رقابت، یکجانبهگرایی قدرتهای بزرگ نیز میتواند آثار زیادی بر حقوق بینالملل داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی یکجانبهگرایی امریکا در عرصه روابط بینالملل و تأثیرات آن بر حقوق بینالملل است. بدین لحاظ سؤال این است یکجانبهگرایی آمریکا در عرصه روابط بینالملل چگونه حقوق بینالملل را تحت تأثیر قرار میدهد؟ در فرضیه میتوان گفت با توجه به اینکه امریکا به عنوان هژمون، ظرفیت تأثیرگذاری بالایی بر عرصه روابط بینالملل دارد، در حوزه حقوق بینالمللی نیز عملکرد یکجانبهگرایانه این کشور اگرچه میتواند در مواردی منجر به ایجاد عرف بینالمللی شود، ولی در عمل موجبات ضعف و بحران کارکردی این حوزه را فراهم میکند. نتایج پژوهش نشان میدهد که عملکرد یکجانبه امریکا در مواردی مانند دفاع پیشدستانه، استفاده از پهپادها و استفاده از شکنجه برای گرفتن اقرار از متهمین تروریستی منجر به نادیده گرفتن قواعد عمومی و در نهایت تضعیف حقوق بینالملل میشود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی یکجانبهگرایی امریکا در عرصه حقوق بینالملل را در سه حوزه ایجاد عرف بینالمللی، پیامدهای فرامرزی حقوق داخلی و تفسیر قواعد حقوق بینالمللی توسط این کشور مورد بررسی قرار داده است.
Great powers with different capabilities have a privileged position to operate in various international arenas. One of these cases is the role they play in creating international legal rules. In the modern era, which includes the period after 1945, great powers have formed new legal rules in addition to development of traditional international law through their cooperation and competition. the unilateralism of great powers can also have many effects on international law. The purpose is to investigate the unilateralism of the America in the field of international relations and its effects on international law. the question is, how does America's unilateralism in the field of international relations affect international law? the hypothesis is due to the fact that America, as the hegemon, has the capacity to influence the field of international relations, In the field of international law, the unilateralist action of this country, although it can lead to the creation of international customs in some cases, but in practice, it causes weakness and functional crisis in this area. The results show that the unilateral action of America in preemptive defense, use of drones, and use of torture to obtain confessions from terrorist suspects leads to ignoring general rules and ultimately weakening international law. The current study has analyzed the unilateralism of the America in the field of international law with a descriptive-analytical approach in the three areas of creating international custom, the cross-border consequences of domestic law, and the interpretation of the rules of international law by this country.
خلاصه ماشینی:
در ايـن راسـتا سـؤال ايـن اسـت کـه يک جانبه گرايي آمريکا در عرصه روابط بين الملل چگونـه حقـوق بـين الملـل را تحـت تـأثير قـرار مي دهد؟ در ادامه ميتوان گفت آمريکا به عنوان قدرتمندترين کشور دنيا، با موقعيت هژموني، ايـن ظرفيت و توانايي را دارد که با عملکرد يک جانبه خود حقوق بين الملل در حـوزه هـاي مختلـف را تحت تأثير قرار داده تا آنجا که اقدامات اين کشور در حوزه حقوقي به ايجاد رويـه و سـرانجام بـه عرف بين المللي تبديل شود.
مقاله «حقـوق بينالملـل قـانون جهاني ساخته غرب : درک گروه جهان سوم »، نوشته شده توسط ايکياکيو در سال ٢٠١٣ است کـه در اين مقاله نويسنده ضمن انتقاد از يک جانبه گرايي قدرت هاي بزرگ ، حقوق بين الملل را ابزاري براي مشروعيت دادن سلطه غرب بر کشورهاي جهان سوم ميداند؛ بنابراين ميتوان گفت عليـرغم اينکه نويسندگان زيـادي بـه مسـئله حقـوق بـين الملـل و يـک جانبـه گرايـي آمريکـا در ايـن حيطـه پرداخته اند، ولي پژوهش حاضـر ازآنجاکـه بـه چگـونگي شـکل گـرفتن عـرف بـين الملـل از قبـل اقدامات يک جانبه آمريکا و همچنين تأثير آن بر حقوق بين الملل ميپردازد، با پژوهش هـاي ديگـر متفاوت است .
درواقع با نگاهي به رويـه دولـت مـذکور، مـيتـوان اذعـان داشـت کـه آمريکـا قائـل بـه شناسـايي استثنائاتي علاوه بر آنچه در حقوق بين الملل موجود است ، مـيباشـد، نظيـر مداخلـه بشردوسـتانه و جنگ با تروريسم ؛ افزون بر اين ، خوانش آمريکايي ماده (٥١) منشـور ملـل متحـد نيـز تصـورات و مفاهيمي جديد را از اين ماده مطرح ميسازد که مفهوم دفاع مشروع را گسترده و ديگر انواع دفاع با صور پيشگيرانه و پيشدستانه را نيز در قالب حق ذاتي دفاع مشـروع ذيـل مـاده (٥١) قابـل توجيـه نشريات علمي دانشگاه جامع امام حسين (عليه السلام ) ٧٥ دانسته اند.