چکیده:
این نوشتار به صورت تطبیقی شیوه تاریخنگاری پیگولوسکایا نویسنده معروف روس را با مارک بلوخ
از پیشـگامان مکتب آنال فرانسه درباره نظام فئودالیسم موردتحقیق قرار می دهد. مارک بلوخ فئودالیسم
را در اروپا بررسـی کرد اما پیگولوسـکایا با دیدگاه مارکسـیسـتی بیشتر به مشرق زمین بویژه ایران توجه
داشـت . بنابراین این سـوال مطرح می شود که چرا پیگولوسکایا از واژه «فئودال » علی رغم تفاوت آن با
ســاختار اقتصــادی ایران در آثار خویش بهره برده اســت ؟ فرضــیه حاصــله چنین اســت که وی همانند
مارکســیســت ها با دیدگاهی کل گرایانه مرحله تکامل و ســیر خطی در اندیشــه مارکس را در هر نقطه
جهان از جمله ایران صادق دانسته و بدین صورت آن را بر خلاف آنال ها تعمیم داده است . این مقاله با
اسـتفاده از روش پژوهش در تاریخنگاری مبتنی بر توصـیف و تحلیل ابعاد و زوایای موضـوع را بررسی
می نماید. یافته ها نشــان می دهد، که مارک بلوخ با توجه به تفکر غالب بر مکتب آنال ســاختار و همه
شــواهد را در تبیین یک رویداد بکار برده اســت اما پیگولوســکایا با پیروی از مورخان شــوروی همان
زیربنای اقتصادی و اندیشه مارکسیستی را مد نظر قرار داده است .
This article to the comparative study of the historiography method
Pigulevskaya Famous writer Russian with Marc Bloch, of the pioneers of
the French Annales School of about system of the feudalism. Marc Bloch
examined Feudalism in Europe, but Pigulevskaya with a more Marxist
viewpoint, noticed the Orient, especially Iran. The question therefore arises
as to why Pigulevskaya used the word "feudal" in spite of its difference
with the economic structure of Iran? It is hypothesized that she like
Marxists with a holistic view her considered the stage of evolution and
linear trajectory of Marx's thought to be everywhere in the world, including
Iran, and thus generalized it against the Annales School. This paper uses
the method of research in historiography description and analysis based
examines the dimensions and angles of the subject. Findings show, Marc
Bloch, in view of the prevailing thinking over the Annales School, has used
the structure and all the evidence in explaining an event, but
Pigulevskayaby following Soviet historians, has considered the same
economic and Marxist tought infrastructure.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله با انتخاب دو مورخ از دو کشــور با ســاختار اجتماعي متفاوت يعني پيگولوســکايا از اتحاد جماهير شــوري و مارک بلوخ از بنيانگذاران مکتب آنال فرانســه ســعي شــده تا ســبک تاريخنگاري آنان پيرامون نظام فئوداليسم يا نظام ارباب – رعيتي (توصيف دوره معيني از تاريخ اروپا است و پس از سقوط امپراطوري روم غربي در قرن پنجم ميلادي بوجود آمد) که آن را با نظام زمين داري در مشــرق زمين مقايســه نمودند بررســي شــود تا از اين طريق نگرش اين دو نويسـنده معروف با يکديگر مقايسـه شده و در نهايت پژوهشي علمي انجام گردد که مي تواند مفيد بوده و مورد مطالعه پژوهشگران قرار گيرد.
١ - ٣ - ضرورت و اهميت تحقيق در علم تاريخ پرداختن به ســبک تاريخنگاري دو مورخ از محيط هاي اجتماعي و نيز مکتب هاي متفاوت درباره تاريخ اقتصــادي بويژه نظام فئوداليســم که بخش مهمي از زمان گذشــته را شـامل مي شود مهم است زيرا در بررسي و کنکاش افکار تک بعدي پيگولوسکايا و چند بعدي و علمي تر مـارک بلوخ مي توان رويکرد و بينش آنـان را دربـاره جوامع گونـاگون اروپـايي و مشــرق زمين به خوبي دريافت کرد که چگونگي پيدايش فئواليســم را در کشــورهاي مختلف و ايران بررسي نموده اند، بنابراين پژوهش در همين رابطه ضروري مي باشد.