چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه تفسیری شیخ احمد العلاوی (یکی از مشاهیر عارفانِ شمال آفریقا در قرن بیستم) پیرامون نماز است. در این راستا، اقسام معانی و کاربردهای اصطلاح «صلوة»، معانی رمزی و باطنی اجزاء و ملزومات نماز بهمثابه فرضیهای شرعی مورد مطالعه قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که مبتنی بر نمازشناسی عرفانی علاوی، نماز طرحی نمادین از مراحل سلوک عرفانی و مراتب وصول عارفان است که همه اقسام، شرایط، فرایض، سُنن و مکروهات آن دربردارندۀ معانی رمزی و باطنیِ ناظر به سیر و سلوک عرفانی میباشد. از این منظر، احکام و استنتاجات فقهی ناظر به فرائض دینی، همگی از خاستگاه و آبشخوری تکوینی نشأت میگیرند. رویکرد تفسیری علاوی در شرح و تببین معانی رمزی و باطنی احکام فقهی همانند بسیاری دیگر از نمونههای مشابه، با چالشهایی نظیر تکلّف و ابهام در رمزگشایی از احکام فقهی و نیز طرح توجیهات متناقض و ناسازگار با یکدیگر و از همه مهمتر، باور به وجود خاستگاه و بنیانی تکوینی برای احکام فقهی معارض و متناقض روبهرو است.
The purpose of the present study is to review the exegetical views of Shaykh Ahmad al-Alavi(a noble mystic from North Africa in the 20th century) about the subject of Namaz (Prayer). In this regard, various meanings and applications of the term "Salat" as well as the enigmatic and innate meanings of its constituents and requirements as a religious hypothesis were studied. The method of study was descriptive analysis and the results showed that based on Alavi's mystical prayer studies, Namaz is a symbolic representation of stages of the mystical journey and reaching levels of the mystics. All classifications, conditions, duties, traditions, and Makruhat (reprehensible legal values in Islamic law) in the concept of Namaz involve enigmatic and innate meanings in terms of the mystical journey. In this regard, the jurisprudential rules and inferences about religious duties all originate from a Takwini (creational) source. The exegetical approach of Alavi to the explanation and interpretation of enigmatic and innate meanings of jurisprudential rules, like many other similar instances, is faced with some challenges such as formality and ambiguity in decoding jurisprudential rules, bringing paradoxical and incompatible justifications, and above all, belief in a Takwini (creational) source for the paradoxical and contradictory jurisprudential rules.
خلاصه ماشینی:
اين نوشتار در ادامه ، ضمن بررسي اقسام معاني و کاربردهاي اصطلاح «صلوة» از منظر علاوي، به بحث و بررسي در باب معاني رمزي و باطني اجزاء و ملزومات نماز به مثابه فريضيه اي شرعي ميپردازد و دشواريها و چالش هاي ناظر به رويکرد تفسيري علاوي را در کشف معناي رمزي و کنايي احکام فقهي، محل بحث و تأمل قرار ميدهد.
اين اثر که يکي از مهم ترين آثار عرفاني علاوي است ، شرح و تفسيري عرفاني و باطني بر کتاب مشهور المرشد المعين علي الضروري من علوم الدين ، سروده فقيه و متکلم مالکي، ابن عاشر اندلسي (۹۹۰ ـ ۱۰۴۰ق ) ميباشد.
علاوي در کتاب المنح القدوسيه در بخشي موسوم به «کتاب الصلوة» منطبق با ترتيب مباحث کتاب المرشد المعين در باب نماز، به بحث از معاني رمزي و عرفاني شروط ، فرائض ، سنن ، مندوبات (مستحبات )، مکروهات و اقسام نماز و نيز سجده هاي سهو، نماز جمعه و شروط امام ميپردازد.
ابن عاشر به تبيين احکام و شرايط ظاهري نماز به مثابۀ عبادت و فريضه اي واجب پرداخته و علاوي براساس آن ، به ترسيم نقشۀ سير و سلوک عرفاني و کيفيت وصول سالک به مقام فنا و مشاهده ميپردازد و به اين ترتيب ، تصويري جامع از ظاهر و باطن نماز ارائه ميدهد.
منازل سلوک در نماز عارفان چنان که گفته آمد، نماز در رويکرد تفسيري علاوي، طرح و نقشۀ منازل و لوازم سلوکي عرفاني است و فرائض ، شرايط (اعم از شرايط وجوب ١ و شرايط صحت )، سنن ، مستحبات و مکروهات نماز، همگي در معناي باطني خود، ناظر به توصيفات ، بايسته ها و نابايسته هاي منازل و مراتب سير و سلوک إلي الله به شمار ميروند.