چکیده:
اهدافی چون افزایش درآمد مالیاتی، تشویق تولید و سرمایهگذاری، کاهش نابرابری و ارتقای رفاه اجتماعی از محورهای اصلی مرتبط با نظام مالیاتی و کارکرد اقتصادی آن است این تحقیق به بررسی اثرات توزیعی و کارایی وصول مالیات بر ارزشافزوده با نرخ 9 درصد بر بخشهای تولیدی میپردازد. این مطالعه از لحاظ استفاده، کاربردی است. برای بررسی میزان تاثیرگذاری مالیات بر ارزشافزوده بر ضریب جینی بهعنوان شاخص توزیع درآمد استفاده شده است روش تجزیهوتحلیل بر مبنای روش اقتصادسنجی با استفاده از روش پانل دیتا و استفاده از نرم افزار EVIEWS است و برای ارزیابی کارایی وصول مالیات (نسبت بهرهوری) از روش تحلیل داده- ستانده مربوط به سال 1390 (بهعنوان آخرین جدول موجود) استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که اجرای مالیات بر ارزشافزوده با نرخ 9 درصد بر بخش تولیدی بار تنازلی ندارد و تاثیری بر توزیع درآمد نخواهد گذاشت. همچنین میانگین کارایی وصول مالیات بر ارزشافزوده به شیوه تولید و مصرف در سال 94 تا 1397 به بعد ترتیب 5/39 و 32/0 درصد میباشد. این میزان از کارایی وصول و درآمد مالیاتی ناشی از اجرای مالیات بر ارزشافزوده بر بخش تولیدی (با توجه به نرخ آن) در سطح تقریبا پایینی قرار دارد.
Objectives such as increasing tax revenue, encouraging production and investment, reducing
inequality and promoting social welfare are the main axes related to the tax system and its
economic functioning. This study investigates the distributive effects and efficiency of value
added tax collection at a rate of 9% on manufacturing sectors. This study is applied in terms
of use. The effect of value added tax on Gini coefficient has been used as an indicator of
income distribution. The analysis method is based on econometric method using data panel
method and using EVIEWS software. And to evaluate the efficiency of tax collection
(productivity ratio), the data-output analysis method related to 1390 (as the last available
table) has been used. The results of data analysis showed that the implementation of value
added tax at a rate of 9% on the manufacturing sector does not reduce the burden and will
not affect the distribution of income. Also, the average efficiency of VAT collection by
production and consumption in the years 94 to 1397 onwards is 39.5 and 0.32 percent,
respectively. This level of tax collection efficiency and revenue from the implementation of
value added tax on the manufacturing sector (given its rate) is at an almost low level.
خلاصه ماشینی:
1 Collection Efficiency of the Value Added Tax 2 Productivity Ratio 3 Iswahyudi به عنوانمثال سهم ماليات بر کالاها و خدمات از کل درآمدهاي مالياتي دولت در سال ١٣٨٨ حدود ١٠ درصد بوده است که اين رقم در قانون بودجه سال ١٣٩٨ به ٣٤ درصد افزايش پيدا کرده است .
(به تصویر صفحه مراجعه شود) بر اساس نتايج ارائه شده در جدول ٥ سطح معنيداري (P-Value) آماره t مربوط به VAT بزرگتر از ٠/٠٥ بوده (٠/١٠٩) يعني بي معني است و ضريب آن (٠/١٠٤) منفي مي باشد و مقدار آماره t براي آن برابر با ٦١ /١ مي باشد اين مقدار آماره t در ناحيه رد فرض صفر قرار ميگيرد؛ بنابراين ميتوان گفت VAT در مدل پژوهش بي معني است درنتيجه اجراي قانون ماليات بر ارزشافزوده بر بخش هاي توليدي بر توزيع درآمد تأثير ندارد و فرضيه اول رد ميشود فرضيه ٢: اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده بر بخش هاي توليدي بر کارايي وصول درآمدهاي مالياتي تأثيرگذار است يکي از شاخص هاي اندازهگيري اثرات درآمدي ماليات بر ارزشافزوده، کارايي وصول ماليات بر ارزشافزوده است که به آن نسبت بهرهوري نيز گفته ميشود و به شيوه توليد و مصرف محاسبه ميشود.
The collection efficiency of the value added tax: theory and international evidence, Santa Cruz Department of Economics, Working Paper Series, UC Santa Cruz 35.