خلاصه ماشینی:
"از آن پس شیمل تمام مطالعاتش را صرف آموختن فارسی،ترکی عثمانی و عربی کرد و رسالهاش را دربارهی«ممالیک»در نوزده سالگی زیر نظر ریچاردهارتمان به پایان برد و از دانشگاه برلین فارغ التحصیل شد و همان سال سوم هم در رشتهی دکترای فلسفه پذیرفته شد.
در اینجا به برخی از آثار شیمل در زمینههای اصلی پژوهشهای او اشاره و مهمترین آثارش معرفی میشود: آنه ماری شیمل بخشی از زندگی علمی خود را در راه اسلامشناسی سپری کرد.
شیمل در کتاب«خوشنویسی و فرهنگ اسلامی»علاوه بر معرفی این هنر اسلامی رابطهی آن را با عرفان و شعر فارسی و عربی نشان میدهد و نگاهی نو به خط و خوشنویسی دارد.
این کتاب به ابعاد دیگری از عرفان نظیر تصوف زنان،تصوف عامهپسند، تصوف هند و پاکستان،نمادگرایی حروفیه و بسیاری مسائل جالب توجه دیگر اشاره میکند.
آنچه اقبال و شیمل را به هم گره میزند شیفتگی اقبال نسبت به پیشرفتها و شناخت فرهنگ غربی خصوصا آلمانی است و دیگر شیفتگی شیمل به شرق و عرفان و ادب شرقی است.
اقبال با دیدگاههای کانت،نیچه، فیخته،گوته،هانیه به خوبی آشنا بوده و از آنها تأثیر پذیرفته بود و شیمل نیز از آزادی دانشمندان و عرفای شرقی و ایرانی شیمل،بهره گرفته است.
شیمل تحقیقات ارزندهای نیز در شعر و ادب فارسی دارد و در این زمینه ابعاد ناشناختهای را بررسی میکند.
آنه ماری شیمل به عنوان بانوی شرقشناس همواره در آثارش نگاهی به موقعیت زنان جامعهی اسلامی داشته است.
این کتاب با ترجمهی عبد الرحیم گواهی ذیل انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی در سال 4731 چاپ شده است."