چکیده:
برای اولین بار دیکات و همکارن (2010) نظریه خود را در خصوص حسابداری عصبی اینگونه بیان کردند که چگونه مفاهیم حسابداری مانند حسابداری دوگانه، محافظه کاری و تحقیقات واریانس به موازات تکامل مغز انسان توسعه یافتند و بر تحقیقات علوم اعصاب تکیه کردند. به نظر می رسد علوم اعصاب می تواند درک اساسی تری از حسابداری ارائه دهد و در طی زمان تعریف گسترده تری از این مبحث به وجود آمده است. هدف این تحقیق، بررسی ادبیات حسابداری عصبی می باشد تا ارزیابی کنیم که چگونه محققان حسابداری تحقیقات علوم اعصاب را در کار خود ادغام میکنند و زمینهای از حسابداری عصبی را ایجاد میکنند. برای انجام این کار، ادبیات موضوع را در دو حوزه نحوه پردازش اطلاعات توسط افراد و تاثیرگذاری بر تصمیم مرور می کنیم. در واقع، بحث در مورد نقش بالقوه و مناسب بودن ادغام علوم اعصاب، روانشناسی و اقتصاد رفتاری در مورد پتانسیل توسعه «حسابداری عصبی» است.
خلاصه ماشینی:
(ديکات و همکاران ، ٢٠١٠) درک اينکه آيا حسابداري عصبي به عنوان رشته خاص خود در حال ظهور است يا خير، مهم است زيرا ابزارهاي علوم اعصاب اين پتانسيل را دارند که بينش هاي منحصر به فردي را در مورد پردازش شناختي تصميم گيرندگان در هنگام استفاده يا واکنش به اطلاعات و کنترل هاي حسابداري ارائه دهند.
(تانک و فارل ، ٢٠٢١) 333 همچنين حسابداري، مانند ساير مؤسسات اقتصادي، مکمل اين است که چگونه مغز انسان به محيط بيروني خود دستور مي - دهد تا کشف و به ثمر رساندن فرصت هاي مبادله اي جديد را ترويج دهد (نورت ، ٢٠٠٥) بينش و فناوريهاي حاصل از تحقيقات علوم اعصاب ميتواند به محققان حسابداري کمک کند تا درک عميق تري از نحوه پردازش فيزيکي و شناختي تصميم گيرندگان و واکنش به اطلاعات و کنترل هاي حسابداري داشته باشند.
ترکيب ديدگاه هاي روانشناختي و اقتصادي، کناتسون و همکاران (٢٠٠٩) مطالعات علوم اعصاب را که براي تئوريهاي سودمندي چشم انداز و مورد انتظار قابل استفاده است ، مرور کردند و به اين نتيجه رسيدند که پردازش عصبي سود و زيان متضاد متقارن به نظر نميرسد، مطابق با نظريه چشم انداز (کناتسون و همکاران ، ٢٠٠٩) اين وعده که چگونه همکاريهايي مانند اين ميتواند بينشي در مورد نظريه هاي تصميم گيري موجود يا جديد ارائه کند، منجر به رشد تصاعدي در انتشار تحقيقات اقتصاد عصبي شد (گليمچر و همکاران ، ٢٠٠٩).
TF Suryati, WIS Mooduto: The Role of Neuroaccounting (the Science of Neural-based Accounting) in Decision Making, - BRAIN.