چکیده:
بی شک آمارات و ادله نسبت به اصول عملیه مقدم هستند و در خود اصول عملیه
استصحاب بربرائشت» تخییر و احتیاط مقدم است؛ و وجه تقدم استصحاب برسایر
اصول یا از باب حکومت است یا از باب ورود؛ که نظرات دراین خصوص متفاوت
است و به دنبال آن نیایج متمایزی هم دارد؛ از جمله کسانی که دراین باب بحث
کردند شیخ انصاری هستند که قائلند استصحاب براصول عملیه عقلیه یعنی احتیاط»
استصحاب بر برائت شرعی بیان کردند که استصحاب حاکم بر برائت شرعی است اما
در برخی موارد برائتی که ازادله نقلیه به دست می آیدء برائت شرعی با حکم برائت
عقلی یکی است و فقط صرفا در مقام بیان رخصت هستند» بنابراین میتوان از شیخ
دفاع کرد که طبق نظر شیخ انصاری استصحاب بر برائت شرعی نیز وارد است به این
صورت که استصحاب بر برائت شرعی حاکم است هرچند که نتیجه آن ورود است.
خلاصه ماشینی:
و در تقدم استصحاب بر برائت شرعی بیان کردند که استصحاب حاکم بر برائت شرعی است اما در برخی موارد برائتی که از ادله نقلیه به دست می آید، برائت شرعی با حکم برائت عقلی یکی است و فقط صرفا در مقام بیان رخصت هستند، بنابراین میتوان از شیخ دفاع کرد که طبق نظر شیخ انصاری استصحاب بر برائت شرعی نیز وارد است به این صورت که استصحاب بر برائت شرعی حاکم است هر چند که نتیجه آن ورود است.
(شیخ انصاری، ج3، ص389) اما بر نظر شیخ انصاری در این بحث اشکالاتی از سوی فقها وارد شده است؛ حضرت امام اشکال وارد می کنند که حکومت نسبت به لسان دلیل مقدم است بنابراین بیان شیخ زمانی صحیح خواهد بود که ادعا کنیم مفاد ادله استصحاب، عدم نقض متیقن است.
اما نسبت به سایر ادله برائت، استصحاب حاکم نیست و خود شیخ انصاری نسبت به این امر آگاه بود و گفت: برخی موارد برائتی که از ادله نقلیه به دست می آید با حکم عقل یکی است و فقط صرفا در مقام بیان رخصت هستند و استصحاب بر آنها وارد است چون دلیل استصحاب موضوع این برائت که همان عدم بیان است را از بین می برد.
(امام خمینی، ج1، 243) طبق قرائت حضرت امام، شیخ انصاری نسبت به برائت شرعی قائلند که استصحاب نسبت به دلیل اول برائت شرعی «همه چیز آزاد و مطلق است تا زمانی که نهی بر آن وارد شود» حاکم است اما نسبت به بقیه ادله برائت شرعی وارد است.