چکیده:
دولت و نوع ساختار آن موضوعی بوده که همواره اندیشمندان و نخبگان هر عصر را به تفکر و ارائه نظریهواداشته است. دولتها در طول دوران شکلگیری خود دارای تعارضهای ساختاری، محتوایی ومبنایی با یک دیگر بودهاند. شکلگیری دولت اسلامی که پیشینه آن به تشکیل نظام سیاسی توسطپیامبر اسلام) ص (در مدینه و همچنین تلاش دولت صفوی در ایران بازمی گردد، بعد از انقلاب اسلامی وترسیم اهداف پنج گانه توسط رهبر انقلاب اسلامی، با وجود وقفهای چند صد ساله به عنوان سومین گامدر رسیدن به تمدن اسلامی دوباره مورد توجه قرار گرفته است. در مقابل اندیشه دولت اسلامی که برگرفته از مبانی وحیانی و دینی بوده، دولت مدرن قرار گرفته است که خاستگاه آن دوران رنسانس و باتشکیل دولتهای مطلقه در غرب همراه بوده است. هدف از این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلیانجام شده است مقایسه دولت اسلامی و دولت مدرن را از لحاظ مبانی معرفتی و رویکردی بوده است. سوال اصلی پژوهش این است که وجه تفاوت دولت مدرن و دولت اسلامی چیست؟ طبق یافته هایپژوهش مبانی دولت مدرن برگرفته از اندیشههای اومانیستی، سکولاریستی، لیبرالیستی، سود محوری وراسیونالیستی قرن 17 بوده است و از این رو اهداف برخاسته از این اندیشهها اهدافی دنیوی و مادی میباشند که در آن، انسان جایگاهی مشروعیت بخش و همه تلاشها در خدمت اهداف دنیوی وی میباشد. در حالیکه دولت اسلامی علی رغم احترام به فرد، مشروعیتی الهی داشته و علاوه بر سعادت دنیویانسان برای نیل به سعادت اخروی آن نیز دارای برنامه ریزی جدی است و خود را در مقابل این هدفمسئول میداند. آنچه میتواند میان دولت مدرن و دولت اسلامی مشترک باشد تنها در پذیرش برخیاز شکلهای ساختاری مانند تفکیک قوا و یا زیر مجموعههای قوههای، مجریه مقننه و قضاییه باشند. اما آنچه باعث تفاوت مبنایی همین ساختارهای مشترک میشود محتوا و اهداف هستند.
خلاصه ماشینی:
شکل گیری دولت اسلامی که پیشینه آن به تشکیل نظام سیاسی توسط پیامبر اسلم)ص( در مدینه و همچنین تلش دولت صفوی در ایران بازمی گردد، بعد از انقلاب اسلامی و ترسیم اهداف پنج گانه توسط رهبر انقلاب اسلامی، با وجود وقفه ای چند صد ساله به عنوان سومین گام در رسیدن به تمدن اسلامی دوباره مورد توجه قرار گرفته است.
در حالیکه دولت اسلامی علی رغم احترام به فرد، مشروعیتی الهی داشته و علوه بر سعادت دنیوی انسان برای نیل به سعادت اخروی آن نیز دارای برنامه ریزی جدی است و خود را در مقابل این هدف ١ استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس j.
از این رو از نظر ایشان اهمیت وجود دولت اسلامی آن است که قوانینی که از طرف خداوند متعال و به واسطه پیامبر به ما رسیده باید در یک نظام سیاسی و با تشکیل یک دولت اسلامی در جامعه پیاده سازی شوند تا زمینه های سعادت بشری، هم در دنیا و هم در آخرت فراهم شود.
از این جهت حکومت اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم است« )خمینی، ١٣٩٧: ٤١ و ٤٢(لذا از نظر امام خمینی )ره( دولت اسلامی و تشکیل نظام اسلامی، فقه بنیان است و دولت اسلامی وظیفه دارد مبانی فقهی را در قالب یک ساختار سیاسی وارد عرصه حکمرانی کند تا بتواند به سوالت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی جامعه پاسخ دهد.
دولت مدرن اندیشه های اومانیستی را محوری برای تصمیم گیری در مورد مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود بر می گزیند از همین رو افراد در دولت مدرن محوریت دارند و اکثریت هر چه را که بخواهند به قرارداد اجتماعی و قانون تبدیل می کنند؛ اما در دولت اسلامی آنچه محوریت دارد اسلم و مبانی دینی است.