چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سبک مدیریت در کلاس درس بر یادگیری خودراهبر در دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان ساوه پراخته است. این پژوهش علی مقایسه ای و از نوع پس رویدادی است. در تحقیق علی مقایسه ای برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه، آزمون های میزان شده، مصاحبه و مشاهده طبیعی استفاده می گردد. جامعه آماری در این پژوهش عبارت است از دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان ساوه که در سال تحصیلی 97-96 در حال تحصیل هستند. در این پژوهش، جهت انجام محاسبات آماری و تجزیه و تحلیل داده ها ار روش های آماری روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج نشان داد سبک های مدیریت در کلاس بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان تاثیر دارد و میزان یادگیری خودراهبر دانش آموزان با مدیریت کلاس تعاملی بیشتر از مداخله گرا و غیر مداخله ای است.
خلاصه ماشینی:
همچنين نتايج تحقيق اوريم ، کوکه و انسيا (٢٠٠٩)، ضمن تأکيد بر نقش و تأثير قابل ملاحظه مديريت کلاس بر ايجاد و رشد انگيزه تحصيلي، مشارکت در فعاليت هاي درسي و افزايش سطح پيشرفت يادگيرندگان ، اين نکته را نيز را نيز مورد تأکيد قرار داد که بين باورهاي معلمان و سبک و شيوه مديريت کلاس آن ها ارتباط وجود دارد.
قلعه سري (١٣٩٣) در پژوهشي با عنوان «بررسي رابطه شيوه هاي مديريت کلاس با يادگيري خودتنظيمي و خودکارآمدي تحصيلي دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر گلوگاه در سال تحصيلي ٩٣-٩٢» دريافتند که معلمان با سابقه در مقايسه با معلمان کم تجربه و جوان تر از روش هاي مديريتي تعاملي و معتدل تري استفاده مي کنند و بعد مديريت آموزشي و سپس سابقه کاري معلم ارتباط معناداري با يادگيري خودتنظيمي و خودکارآمدي تحصيلي دانش آموزان دارند، و پيش بين قدرتمندي براي اين دو هستند.
بر اين اساس و با توجه به معني داري مقدار F بدست آمده ، مي توان نتيجه گرفت که بين ميزان يادگيري خودراهبر دانش آموزان در کلاس هاي با سبک مديريت مختلف ، تفاوت معني داري وجود دارد.
جدول ٣ آزمون تعقيبي توکي (به تصویر صفحه رجوع شود) نتايج حاصل از آزمون تعقيبي توکي نشانگر آنست که تفاوت ميان نمرات يادگيري خودراهبر دانش آموزان گروه سبک مديريت تعامل گرا با گروه سبک مديريت غيرمداخله گر و مداخله گر در سطح آلفاي ٠/٠١ معني دار مي باشد (٠٠١>p).