چکیده:
طلاق یکی از معضلات بزرگ جوامع امروزی است.نگرانیهای زیادی به دلیل اثرات مخرب همه جانبه آن در نوجوانان، ایجاد نموده است. عمده این اثرات ناشی از تغییر باورهایست که می تواند بر راهبردهای مقابله با استرس طلاق موثر باشد. کیفیت دلبستگی نقش کلیدی در نوع بکارگیری راهبردهای مقابله با استرس دارد،هدف از پژوهش آزمون اثر واسطه ای کیفیت دلبستگی در رابطه میان باورهای دانش آموزان نوجوان دختر درباره طلاق والدین و راهبردهای مقابله با استرس بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 242دانش آموز دختر مقطع اول متوسطه شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس باورهای کودکان درباره طلاق والدین(CBAPS)، مقیاس کیفیت دلبستگی به والد(مادر یا پدر) و همسال(IPPA)، مقیاس راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس(CISS)پاسخ دادند.مطالعه حاضر به منظور آزمون اثر واسطه ای از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.نتایج نشان داد که رابطه بین باورهای دانش آموزان درباره طلاق والدین با کیفیت دلبستگی و راهبردهای مقابله با استرس منفی و معنادار بود.همچنین،در این مدل رابطه بین کیفیت دلبستگی با راهبردهای مقابله با استرس نیز منفی و معنادار بود. نتایج نشان داد مدل مفروض بعد از اصلاح دارای برازش قابل قبولی است.نتایج کلی نشان داد از یکسوی،سرزنش خود و سرزنش مادر در باورهای نوجوانان درباره طلاق تاثیر بسزایی داشته وبیشترین اثر را از پدیده طلاق میگیرند و از سوی دیگر کیفیت دلبستگی به والدنقش مهمتری نسبت به دلبستگی به همسال در ایجاد شرایط مناسبتر بعد از طلاق ایفا می ماید و راهبرد مقابله ای اجتنابی پرکاربردترین نوع مقابله درنوجوانان متاثر از طلاق میباشد.
خلاصه ماشینی:
حال با استناد به مدل آسيب روان شناختي ويلسون (٢٠٠٤) در مورد راهبردهاي مقابله با استرس نوجوانان و همچنين ارزيابي شناختي لازاروس و فولکمن درباره فشار رواني و همچنين بررسي متغيرهاي موثر توسط پژوهشگر، ميتوان فرآيند تاثير عامل باورهاي دانش آموزان نوجوان دختر درباره طلاق والدين بر راهبردهاي مقابله با استرس (شامل راهبردهاي مساله مدار، هيجان مدار و اجتنابي) که ميتواند احتمالا توسط متغير کيفيت دلبستگي (از طريق والد و همسالان ) ميانجي گري شود را براي بررسي انتخاب نمود که در آن باورهاي کودکان درباره طلاق والدين عبارتند از عقايد مشکل سازي که در نتيجه جدايي والدين کودک بخصوص در سنين کم در آنها ايجاد ميشود (کوردک و برگ ٣٦، ١٩٨٧) و همچنين کيفيت دلبستگي به ادراک نوجوانان از بعد مثبت ، منفي و عاطفي- ذهني روابط آنها با والدين و همسالان اشاره دارد و موضوع آن اين است که چگونه اين افراد (والدين و همسالان ) ميتوانند منبع امنيت روان شناختي براي فرد باشند (آرمسدن و گرينبرگ ٣٧، ١٩٨٧؛ نمازي و سهرابي شگفتي، ١٣٩٧) و نيز راهبردهاي مقابله اي با استرس به راهبردهايي اطلاق ميشود که بيانگر تواناييهاي شناختي رفتاري هستند که فرد مضطرب به منظور کنترل نيازهاي خاص دروني و بيروني فشار آور بکار ميگيرد.
جدول ٦: نتايج بوت استرپ براي مسير ميانجي گري مدل مفروض بعد از اصلاح (به تصویر صفحه رجوع شود) ٦- بحث و نتيجه گيري هدف از انجام اين تحقيق بررسي مدلي از اثر واسطه اي کيفيت دلبستگي در رابطه ميان باورهاي دانش آموزان نوجوان دختر درباره طلاق والدين و راهبردهاي مقابله با استرس و تاثيرات مستقيم و غيرمستقيم آنها ميباشد.