چکیده:
عرفان اجتماعی در منظومة فکری استاد شهید مطهری بهمثابة دانشی است که اصول و مسائل عرفان اسلامی را در مبانی، مقولات و غایات علوم اجتماعی متناظر به ساحات بینشی، گرایشی و کنشی عارفان اصیل متجلی میسازد. بدین جهت، بیان و تبیین عرفان اجتماعی از اهمیت، ضرورت و حساسیت خاصی در نظام اندیشة فردی و زیست اجتماعی و بهویژه تمدنی فرد و جامعة اسلامی برخوردار است که استاد شهید با نگاه فیلسوفانه، فلسفة مضافی و معرفتشناسی درجة دوم، به این امر اهتمام ورزیده و در این مسیر به نقد ایجابی عرفان موجود با رویکرد بازشناسی و بازسازی مفاهیم، مبانی و مقامات عرفانی و نقد سلبی عرفان و تصوف تاریخی با منطق قرآنی، سنت و سیرة معصومان پرداختهاند. مسئلة اصلی مقالة حاضر این است که آیا عرفان اجتماعی در منظومة فکری استاد شهید مطهری قابل بیان و تبیین است؟ پاسخ مسئله را میتوان با روش توصیفی ـ تحلیلی در اندیشه و آثار استاد اصطیاد کرد که برونداد آن عبارت است از: 1. ارائة قرائت درست و دقیق از آموزهها، گزارهها و معارف عرفانی با سویة اجتماعی؛ 2. تبیین مفهومی و تعیین مصداقی عرفان اجتماعی در شعاع اندیشه و زیست عارفان مسلمان؛ 3. بیان نمونههایی از توصیف و توصیههای معطوف به عرفان اجتماعی در آثار گفتاری و نوشتاری استاد شهید؛ 4. ارائة نمونة بازشناسی و بازسازی مفاهیم و مقامات عرفانی، مثل توبه و توکل، تا ظرفیت عرفان اصیل و دانایی و توانایی عارفان مسلمان و شیعی در تکوین و تکامل تمدن نوین اسلامی روشن شود.
خلاصه ماشینی:
بـدین جهت ، بیان و تبیین عرفان اجتماعی از اهمیت ، ضرورت و حساسیت خاصی در نظام اندیشۀ فـردی و زیسـت اجتمـاعی و به ویژه تمدنی فرد و جامعۀ اسلامی برخوردار است که استاد شهید با نگاه فیلسوفانه ، فلسفۀ مضافی و معرفت شناسی درجـۀ دوم ، به این امر اهتمام ورزیده و در این مسیر به نقد ایجابی عرفان موجود با رویکرد بازشناسی و بازسازی مفـاهیم ، مبـانی و مقامات عرفانی و نقد سلبی عرفان و تصوف تاریخی با منطق قرآنی ، سنت و سیرة معصومان پرداخته اند.
ازآنجاکه عرفان ناب اسلامی نه تنها دارای بعد اجتمـاعی، بلکـه عرفـانی اجتمـاعی اسـت و عـارف مکتـب اسـلام ، جامعه گراست ، نه جامعه گریز، جامعه ستاست ، نه جامعه ستیز، و خدمت اِستکمالی حین سلوک یا قبـل از وصـول ، و اِکمـالی بعد از سلوک یا وصول به عنوان دستگیری از مستعدان و نفوس مستعده از یک طـرف و راهنمـایی و راهبـری جامعـه از طرف دیگر دارد، بایسته است از این زاویه نیز مورد پژوهش و پردازش قرار گیرد تا روشـن شـود کـه عرفـان اسـلامی از ظرفیت بالایی برخوردار است و عارفان مسلمان دارای نقش کلیدی در فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و هستند.
۵. عرفان اجتماعی در آثار و آراء استاد شهید مطهری یکی از نکات کلیدی در منظومۀ فکری شهید مطهری، تبیین و ترویج عرفانِ نهج البلاغه ای اسـت ؛ عرفـانی کـه اوجِ عرفانی اجتماعی بوده ، روح حاکم بر آن عدالت خواهی و عدالت گستری است و این در مقـام تحقـق و تعـین ، جـز بـا حکومت و ولایت سیاسی امکان پذیر نیست .