چکیده:
پیشینه پژوهشی در روان درمانی همواره بر اهمیت خودآگاهی و مدیریت انتقال متقابل و قابلیت کاربرد آن در تمامی موقعیتهای روان شناختی تاکید کرده است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی رابطه فرایندهای خودنظمبخشی با انتقال متقابل است. در این راستا، از رواندرمانگران شهر تهران، ۱۸0 نفر که به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، مقیاسهای پژوهش را تکمیل کردند. به منظور بررسی فرایندهای خودنظمبخشی از مقیاسهای بهوشیاری، خودشناسی انسجامی و فرم کوتاه خودمهارگری و برای بررسی انتقال متقابل از پرسشنامه انتقال متقابل استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خودشناسی انسجامی و خودمهارگری رابطه منفی با انتقال متقابل دارند و خودشناسی انسجامی در ارتباط خودمهارگری با انتقال متقابل، نقش تعدیلکننده ایفا می-کند. نتایج پژوهش گسترش قابلیتها و ساز و کارهای هشیاری و مهار هشیارانه در فرآیند روان درمانی را مورد تاکید قرار میدهند. واژگان کلیدی: انتقال متقابل، فرایندهای خودنظمبخشی، بهوشیاری، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری
The relationship between countertransference and self-regulation process in Iranian psychotherapists Abstract Psychotherapy literature has always emphasized on the significance of self-knowledge, managing countertransference, and its application in all psychological situations. The goal of this article is to investigate the relationship between self-regulation processes and countertransference. 180 psychotherapists that have worked in Tehran voluntarily participated in this research and they completed the questionnaires. In order to investigate self-regulation three scales were used; Mindful Attention Awareness Scale (MAAS), Integrative Self-Knowledge Scale (ISK), and Brief Self-Control Scale (BSC). Countertransference inventory (CI) was used to measure countertransference. Resulted data were analyzed using Pearson correlation and stepwise regression. Results revealed that integrative self-knowledge and self-control were negatively correlated with countertransference and self-knowledge moderates the relationship between self-control and countertransference. These results emphasize the importance of expanding conscious capacities and mindful control mechanisms in process of psychotherapy and other psychological interventions. Keywords: Countertransference, Self-regulation processes, Mindfulness, Integrative Self-Knowledge, Self-control
خلاصه ماشینی:
مطالعه حاضر نيز با اتکاء به اهميت متغيرهاي ياد شده در خودآگاهي و مديريت هشيار، در پي بررسي رابطه خودمهارگري و چگونگي پديده انتقال متقابل و آثار تعديل کننده فرايندهاي خودشناسي انسجامي است .
بنابراين پژوهش حاضر در پي يافتن پاسخي براي اين سوال بود که آيا انتقال متقابل با فرآيندهاي خود نظم بخشي در روان درمانگران ايراني رابطه دارد؟ مطالعات پيشين محققان ، ميزان اتحاد درماني ١، نوع مداخلات و انتقال متقابل درمانگر را از عوامل پيش بين در حصول درمان اثربخش ميدانند (اون ، هيلسنروث و رودولفا٢، ٢٠١٣ ؛ ايمل ، هوبارد، روتر و سيمون ٣، ٢٠١٣؛ بتان و وستن ٤، ٢٠٠٩).
Imel, Hubbard, Rutter, & Simon 4.
DeWall, Finkel, & Denson 5.
ماتريس هم بستگي پيرسون متغيرهاي پژوهش (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول ٢ نشان ميدهد که که بين خودشناسي انسجامي و خودمهارگري با انتقال متقابل رابطه منفي و معنادار (٠٠١≥P) وجود دارد.
نتايج اين ماتريس همبستگي نشان دهنده تاييد رابطه معکوس بين خودشناسي انسجامي و خودمهارگري با انتقال متقابل است .
بحث و نتيجه گيري هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين فرآيندهاي خودنظم بخشي شامل متغيرهاي بهوشياري، خودمهارگري و خودشناسي انسجامي درمانگر با انتقال متقابل بود.
يافته هاي اين پژوهش در زمينه سومين متغير موثر در فرآيند خودنظم بخشي نشان داد که رابطه منفي و معناداري ميان خودمهارگري و انتقال متقابل وجود دارد.
طبق يافته هاي اين پژوهش ، خودمهارگري و خودشناسي انسجامي، هر دو در کاهش (تعديل ) انتقال متقابل درمانگران موثرند.
). Handbook of Evidence-Based Psychodynamic Psychotherapy: Bridging the Gap Between, Science and Practice Journal of personality and social psychology.