چکیده:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان در بهبود علائم وسواس و اضطراب در بیماران مبتلا به کرونا در شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون_پیگیری با گروه کنترل میباشد. جامع آماری پژوهش کلیه مبتلایان به بیماری کرونا در شهر خرم آباد بودند. نمونه مورد نظر شامل 30 نفر از بهبود یافتگان مبتلا به کرونا بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. گروه آزمایش، درمان متمرکز بر هیجان را به مدت هشت جلسه گروهی دریافت کردند. در حالی که گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخلهای دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه وسواسی_اجباری ییل براون (Y-BOCS) و مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS)، و برای تحلیل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد درمان متمرکز بر هیجان موجب بهبود علائم وسواس و کاهش اضطراب در افراد گروه آزمایش شد؛ و در نهایت درمان متمرکز بر هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در بهبود علائم روانشناختی بیماران مبتلا به کرونا دارد.
The aim of this study was to determine the effectiveness of emotion-focused therapy in improving the symptoms of obsessive and anxiety in patients with corona disease in khorramabad. The research method is semi-experimaental pretest-posttest-follow up with control group. The ststistical comprehensive study included all patients with corona disease in khorramabad. The sample consisted of improved with corona disease who were selected by available sampling method and randomly assigned to the control and experimental groups. The experimental group received emotion-focused therapy for eight group sessions. While the control group did not receive any intervention until the end of the project. The Yale Brown Obsessive-Compulsive inventory (Y-BOCS) and the Coronavirus Anxiety Scale (CDAS) were used for data collection, and the multivariate analysis of variance test was used for analysis. Findings showed that emotion-focused therapy improved the obsessive symptoms and reduced anxiety in the experimental group. Finally, emotion-focused therapy has useful implications for improving the psychological symptoms of patients with corona disease.
خلاصه ماشینی:
نتايج پژوهش افتخارزاده و همکاران (١٣٩٥)، نشان داد که کاهش تنظيم هيجان باعث افزايش شدت اختلال وسواس فکري - عملي مي شود که مي توان آن را با آموزش هاي روانشناختي بهبود بخشيد.
در مطالعه اي که توسط بروکس و همکاران (٢٠٢٠)، بر روي گروهي از بيماران مبتلا به OCD پيش از ابتلا به کرونا و پس از ابتلا آن ها به اين بيماري انجام شده است ، نشان مي دهد که علائم وسواس در اين افراد پس از ابتلا به کرونا نمرات بالاتري کسب کرده است .
احتکار که يکي از علائم OCD است ، مي تواند در افراد مبتلا به کرونا تبديل به يک مشکل جدي شود؛ اضطراب و ترس تجربه شده در اين بيماري منجر به خطر احتکار ماسک ، صابون ، مواد ضد عفوني کننده ، داروهاي ضد ويروس ، داروهاي آلرژي، لباس و مواد غذايي شود (بنرجي ، ٢٠٢٠).
نتايج نشان داد که درمان متمرکز بر هيجان در مقايسه با گروه کنترل در بهبود علائم وسواس بهبود يافتگان مبتلا به کرونا موثر بوده است .
0Mor & Winquist شده ؛ و همچنين با نظر به شيوع روزافزون اين بيماري، به عنوان يک نتيجه کاربردي، پيشنهاد مي شود که مراکز درماني با هدف ارتقاي سطح آگاهي و مديريت هيجاني، پيشگري و بهبود علائم وسواس و اضطراب ، دوره هاي درماني متمرکز بر هيجان را در قالب فردي يا گروهي در نمونه هاي باليني يا عمومي اجرا کنند.
اثربخشي درمان متمرکز بر هيجان ، بر سبک هاي تنظيم هيجان و شدت علائم وسواس در زنان مبتلا به اختلال وسواسي اجباري.