چکیده:
این پژوهش به آسیبشناسی ساماندهی زلزله در شهرستان سرپلذهاب با تأکید بر مشارکتِخودجوشِمردمی در روند کمک به آسیبدیدگان در هفته اول پس از وقوع حادثه پرداختهاست. این پژوهش مبتنیبر استراتژی استفهامی بوده و تکنیک جمعآوری دادهها، مصاحبه نیمه-استاندارد میباشد و بر اساس اشباع نظری پایانیافتهاست. جامعه آماری این پژوهش، امدادرسانانِ اهل سرپلذهاب در هفته اول امدادرسانی به آسیبدیدگان هستند و به روش نمونهگیری نظری-هدفمند انتخابشدهاند. بر اساس تحلیل محتوای صورتگرفته از مصاحبهها، ابتدا 45 گزاره مفهومی از بین اظهارات مصاحبهشوندگان انتخاب شدند و این مفاهیم در اختیار مصاحبهشوندگان قرار گرفتند و به تأیید آنها رسیدند. سپس این مفاهیم در قالب ۱۱ مقوله بازسازی معنایی شدند. با توجه به یافتهها، نتیجهگیری شده است که در صورت بروز چنین حوادثی، لازم است امدادرسانان، آسیبدیدگان و سازمانهای رسمی مرتبط ازنظر دانش، مهارت و آگاهی، به صورتی اجتماعی شوند که فهم مشترکی از اقدامات و تعاملات لازم در حین و بعد از وقوع زلزله پیدا کنند تا سازمانهای خودجوش مردمی کارآمدی لازم را داشته باشند. همینطور باید نقش و کارایی سازمانهای مردمنهاد و زنان نیز در چنین حوادثی موردتوجه قرارگیرد.
The present research seeks to examine the pathology of the organize of the earthquake occurred in Sarpul-e-Zahab city with emphasis on people's participation in the process of helping the injured people in the first week following the incident. Semi-standard interview followed by theoretical saturation was exploited for data collection. The statistical population comprised of the native aid workers of Sarpul Zahab in the first week of aid provision to the injured, and the participants were selected through theoretical-purposive sampling. To analyze the findings, the interviews were first analyzed based on the content analysis, then were coded, and finally the findings were semantically reconstructed in the form of 11 major categories. According to the findings, it is concluded that, in the case of happening such events, it is necessary for aid workers, injured persons and official institutions, regarding knowledge, skill and information, to be socially mobilized in order to find a common understanding of the actions and interactions essential during and after the earthquake. The role of NGOs and women in such events should also be taken into account.
خلاصه ماشینی:
آسيب شناسي ساماندهي زلزله با تأکيد بر مشارکت خودجوش مردمي (مورد مطالعه : شهرستان سرپل ذهاب) * محمدرحيم صفري تاريخ دريافت :١٣٩٨/١٢/١٨ تاريخ پذيرش :١٣٩٩/٧/٢٧ چکيده اين پژوهش به آسـيب شناسـي سـاماندهي زلزلـه در شهرسـتان سـرپل ذهـاب بـا تأکيـد بـر مشارکت خودجوشمردمي در روند کمک به آسيب ديدگان در هفته اول پس از وقوع حادثـه پرداخته است .
با توجه به يافته ها، نتيجـه گيـري شـده اسـت کـه در صورت بروز چنين حوادثي، لازم است امدادرسانان، آسيب ديـدگان و سـازمانهـاي رسـمي مرتبط ازنظر دانش ، مهارت و آگاهي، به صورتي اجتماعي شوند که فهم مشترکي از اقدامات و تعاملات لازم در حين و بعد از وقوع زلزله پيدا کنند تا سـازمانهـاي خودجـوش مردمـي کارآمدي لازم را داشته باشند.
البته ذکر اين نکته حائز اهميت است که مشارکت اجتماعي به معني سنتي آن در بطن و بستر جامعه ايران وجود دارد و بسياري از امور مردم مانند اعياد و مراسم مذهبي را خود آنهـا انجـام مـي دهنـد؛ ولـي مسئله اينجا است که اين مشارکت سنتي، رنگ و بوي مدرن بـه خـود نگرفتـه اسـت و مديريت شهري نتوانسته است از وجود اين بسترها و ظرفيـت هـا بـراي حـل مسـائل و آسيب هاي شهري استفاده کند (کلانتري و پروين ، ١٣٩٢: ٣٤٨).
هدف آن، بررسي آسيب شناسانه ساماندهي زلزلـه از جهـت نحـوه مشارکت خودجوش مردم، در هفته اول پس از وقوع زلزله است و به همـين دليـل بـه تلاشهايي که توسط نهادهاي رسمي و غيررسمي صورت مـي گيـرد، نپرداختـه اسـت .