چکیده:
خورشید یکی از عناصری است که در گذشته مورد پرستش بوده و با آمدن دین یکتاپرستی، مورد تکریم و احترام مردم قرارگرفته است. در قران کریم بارها و بارها خداوند با الفاظی مانند نور آسمانها و زمین، معرفی شده است. خورشید یکی از تمثیلهای نور است و به واسطه نور خورشید، جهان روشن میشود و تاریکیها تمام میگردد. بنا بر این توصیفات، خورشید در عرفان به عنوان هدایتگر و روشنکننده معرفی میشود که سالک را با نور خود به سمت حق هدایت میکند و به کمال میرساند. از سویی هرچیزی که در برابر خورشید قرار میگیرد از سایه و متعلقات دنیوی تهی میگردد و سراسر وجودش پر از نور میشود؛درنتیجه به اصل وحدت میرسد و ذره ذره وجودش پر از نور الهی میگردد. از طرف دیگر، نقوش خورشید توسط انسانهای اولیه روی دیوارهای غار به تصویر کشیده شده است. با گذشت زمان و پیشرفته تر شدن شرایط زندگی، این نقوش روی ظروف سفالی یا فلزی و سایر صنایع دستی نقش میگرفتند. نقش مذکور در گذر زمان و بنابر حسب تغییرات سیاسی و فرهنگی هر منطقه، تغییراتی پیدا کرده است. نماد خورشید در صنایع دستی از اعتقادات و آیینهای آدمی به دور نبوده است. این پژوهش در پی پاسخ به پرسش «آیا شباهتی بین نقش خورشید در ادبیات عرفانی و صنایع دستی میبد وجود دارد؟» با روش توصیفی_تحلیلی برآمد و به این نتیجه رسیدیم که همه معانی عرفانی نماد خورشید را در صنایع دستی شهرستان میبد میتوان دید. نماد خورشید در صنایع دستی میبد، معانی عرفانی زیادی چون وحدت، هدایتگری و کمال جویی را به بیننده منتقل میکند.
The sun is one of the elements that has been worshiped in the past and with the advent of monotheism, it has been revered and respected by the people. In the Holy Qur'an, God is repeatedly introduced with words such as the light of the heavens and the earth. The sun is one of the allegories of light, and by the light of the sun, the world is illuminated and the darkness is ended. According to these descriptions, the sun is introduced in mysticism as a guide and illuminator who guides the seeker to the right with his light and brings him to perfection. On the other hand, everything that is in front of the sun is emptied of worldly shadows and belongings and its whole being is filled with light; as a result, it reaches the principle of unity and every bit of its being is filled with divine light. On the other hand, the designs of the sun were depicted by early humans on the walls of the cave. As time went on and living conditions became more advanced, these motifs were engraved on pottery or metal utensils and other handicrafts. This role has changed over time and according to the political and cultural changes of each region. The symbol of the sun in handicrafts has not been far from human beliefs and mirrors. This research seeks to answer the question "Is there a similarity between the role of the sun in mystical literature and Meybod handicrafts?" We came up with a descriptive-analytical method and came to the conclusion that all the mystical meanings of the symbol of the sun can be seen in the handicrafts of Meybod city. The symbol of the sun in handicrafts conveys many mystical meanings such as unity, guidance and perfection to the viewer.
خلاصه ماشینی:
بررسي جايگاه نماد خورشيد در اشعار عارفانه و تأثير آن در صنايع دستي شهرستان ميبد 1 شيوا زارع دکتري پژوهش هنر تاريخ دريافت مقاله : ١٤٠١/٠٣/٢٠ تاريخ پذيرش نهايي: ١٤٠١/٠٦/١١ چکيده خورشيد يکي از عناصـري اسـت کـه در گذشـته مـورد پرسـتش بـوده و بـا آمـدن ديـن يکتاپرسـتي، مـورد تکـريم و احتـرام مـردم قرارگرفته است .
آفتابي کز وي اين عالم فروخت اندکي گر پـيش آيـد جمله سوخت (مولوي ،١٣٧٨،ج ١: ٩٩) در اين بيت مولانا به صفت فروزنده بودن خورشيد اشاره کردهاست که با نور خورشيد جهان روشن ميشود و حقايق براي سالک نمايان ميگردد اما در مصراع دوم، تصوير ديگري از خورشيد را به ما نشان ميدهد که اگر همين خورشيد کمي نورش را زيادتر کند و حقايق و اسرار الهي بيشتري را براي سالک نمايان سازد، وجود سالک از بين ميرود؛ زيرا ظرفيت وجودي دريافت اين حقايق را ندارد.
کاربرد اين نقش در فرهنگ و تمدن ايراني داراي پيشينه تاريخي بسياري است که در صنايع دستي ميبد بدين صورت مورد استفاده قرار گرفته است (تصوير ٢).
آيا شباهتي بين معاني نماد خورشيد در ادبيات عرفاني و صنايع دستي ميبد وجود دارد؟ معاني خورشيد در متوني عرفاني همانند عطار و مولانا و صنايع دستي مي تواند به معاني، اتحاد، هدايت و روشن گري، کمال جويي، براي وصف زيبايي، درمان کننده وغيره بوده باشد.
با برسي هاي انجام شده متوجه شديم که معاني خورشيد در متوني عرفاني همانند عطار و مولانا و صنايع دستي مي تواند به معاني، اتحاد، هدايت و روشن گري، کمال جويي، براي وصف زيبايي، درمان کننده وغيره بوده است .