چکیده:
یکی از ابعاد پر رمز و راز تاریخ جنگ، مسئله پذیرش قطعنامه ۵۹۸ که با گذشت بیش از سه دهه، هنوز با فقر آثار متقن و تحلیلی در این باب مواجهیم. به تصریح امام، تصمیم قبول قطعنامه مبتنی بر یک سلسله «حوادث و عواملی» بوده که تحلیل محققانه آن را موکول به آینده نمودهاند و به نظر میرسد اکنون وقت رمزگشایی از این تصمیم تاریخی است. چه اینکه بازشناسی فرایند تصمیمسازیهای کلان سیاسی، در پیشگیری از تکرار برخی تصمیمات سخت و بعضا تلخ، موثر خواهد بود.
اجماع مسئولان عالیرتبه سیاسی و نظامی از جمله اموری است که در روند تصمیمسازی و تغییر نظر اولیه امام، در دو مقطع تاریخی سرنوشتساز بعد از فتح خرمشهر و پذیرش قطعنامه، نقش تعیینکننده داشته و به نوعی، متضمن حجت شرعی و عقلی برای تصمیم نهایی امام بوده است. پرسش آن است که در مدت کوتاه تصدی قائممقامی فرماندهی کل قوا در بازه زمانی 12خرداد1367 تا 27تیر1367، چه اتفاقاتی رخ داد که امام در تصمیم قاطع خود پیرامون پایان جنگ، تجدیدنظر کردند؟
تاکنون احتمالات مختلفی از سوی سیاستمداران و تحلیلگران پیرامون علل پذیرش قطعنامه مطرح شده که از آن جمله میتوان به ورود مستقیم آمریکا به جنگ، فقر نقدینگی، عدم توازن تسلیحات راهبردی، تغییر باورهای مسئولان نسبت به اهمیت و اولویت جنگ، دلسرد شدن مردم از حضور در جبهه و عوامل دیگر اشاره کرد که در این نوشتار مستندات نفی این عوامل به عنوان علت اصلی پذیرش قطعنامه پرداخته خواهد شد.
این پژوهش در زمره پژوهشهای علّی است و با رویکرد توصیفی تحلیلی صورت گرفته و دادههای آن با روش کتابخانهای گردآوری شده است. در این مقاله بر پایه مستندات و شواهد تاریخی، ضمن بازکاوی نقش عوامل اجماعساز برای تحمیل جام زهر، برخی زمینهها و ریشههای سیاسی-اجتماعی تصمیم امام در پذیرش قطعنامه، مورد بازخوانی و بررسی قرار گرفته، نهایتا مشخص میگردد که امام خمینی به دلیل شکلگیری اجماع در عرصه حکمرانی، از دیدگاه اولیه خود مبنی بر ادامه جنگ تا شکست پشیمانکننده رژیم بعثی، دست برداشته و با لحاظ اتفاقنظر متولیان سیاسی و نظامی، مصلحت مردم و نظام اسلامی را در پذیرش قطعنامه تشخیص داده است.
One of the most mysterious aspects of the history of the war is the issue of the adoption of Resolution 598, which, after more than three decades, we still face a lack of conclusive and analytical works in this regard. According to Imam, the decision to adopt the resolution was based on a series of "events and factors" that scholarly analysis has postponed to the future, and now seems to be the time to decipher this historic decision. What is more, recognizing the process of macro-political decision-making will be effective in preventing the repetition of some difficult and sometimes bitter decisions.The consensus of high-ranking political and military officials is one of the issues that has played a decisive role in the decision-making process and change of the Imam's initial opinion in two crucial historical periods after the conquest of Khorramshahr and the adoption of the resolution. Is. The question is what happened during the short tenure of the Deputy Commander-in-Chief of the Armed Forces in the period from June 12, 1988 to July 18, 1988, when the Imam reconsidered his decisive decision to end the war?In this article, based on historical documents and evidence, some socio-political contexts and roots of the Imam's decision to accept the resolution will be read and examined.